خلاصه داستان سریال ترکی بچه قسمت 25

همراهان گرامی در این بخش خلاصه سریال بچه قسمت 25 را برایتان اماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ترکی بچه

سریال بچه قسمت 25

شب، علی کمال به همراه افه به خانه برمی‌گردد.

آسیه از دیدن افه به شدت خوشحال شده و اشک شوق می ریزد.

علی کمال میگوید که افه او را پدر و شعله را مادرش میداند، برای همین نتوانست او را به حسن بدهد.

او به شعله میگوید که از او طلاق میگیرد و او فقط بخاطر رسیدگی به بوراک در خانه خواهد ماند.

شعله برآشفته شده و میخواهد نظر علی کمال را عوض کند.

او به علی کمال میگوید که تقصیری نداشته و خودش نیز بازیچه آسیه شده است.

علی کمال به او میفهماند که عثمان حقیقت را به او گفته است.

بعد از رفتن علی کمال، شعله با عصبانیت عثمان را تهدید میکند که او را به وضعیت بدی خواهد انداخت.

عایشه که مراد را تعقیب کرده است، به هتل می رود و میخواهد که پیش مراد باشد.

او به مراد دلداری داده و به او نزدیک می شود.

آنها با یکدیگر می‌خوابند.

حسن و آکچا برای شام به رستوران می روند.

حسن منتظر شنیدن حرفهای اکچا است، اما آکچا که بخاطر رفتار افه و طرد شدنش از سمت او، دلسرد شده، پشیمان می شود و چیزی در مورد افه به حسن نمی‌گوید.

حسن بخاطر نگاه های پسری به آکچا در میز بغل، عصبانی شده و با او شروع به دعوا و کتک کاری میکند.

آکچا که میبیند حسن دوباره بدرفتاری کرده و تغییر نکرده است، با تاسف و ناراحتی رستوران را ترک میکند.

صبح روز بعد، حسن به خانه سالمندان رفته و پدر آسیه را می دزدد.

از خانه سالمندان با آسیه تماس می‌گیرند و خبر میدهند که پدرش گم شده است.

آسیه به آنجا می رود و با دیدن فیلمهای دوربین، متوجه می شود که کار حسن بوده است.

حسن پدر آسیه را به خانه می برد و سعی دارد از او بابت بچه آسیه حرف بکشد، اما چیزی دستگیرش نمی شود.

عایشه قبل از بیدار شدن مراد، به خانه برمی‌گردد.

ملک میفهمد که او پیش مراد بوده و او را دعوا میکند.

عثمان آدرس مراد را از عایشه میگیرد و به علی کمال میدهد.

علی کمال به خانه امینه می رود. آکچا که میداند علی کمال ماجرا را فهمیده، میگوید که افه را از آنها خواهد گرفت.

علی کمال میگوید که از شعله جدا می شود و افه را نیز به کسی نمی‌دهد.

آنها با یکدیگر بحث میکنند.

او آکچا را به اندازه شعله در مادری نکردن برای افه مقصر میداند.

آکچا می‌گوید که بخاطر زندگی سختی که داشته، نمی‌خواست افه نیز سختی بکشد.

علی کمال به هتل می رود.

مراد با دیدن او عصبانی می شود و به هیچ وجه حاضر به بخشیدن او نمی شود.

او حسن را از همه بی گناه تر می داند که بین آنها، زندگی و کودکی و همچنین بچه اش از او دزدیده شده است.

علی کمال از اینکه مراد، حسن را برادر خودش میداند عصبی می شود و به او هشدار میدهد که حق ندارد حسن را به خانواده او نزدیک کند.

او سپس به خانه می رود و به عثمان میگوید که حسن و آکچا حق آمدن به خانه و نزدیک شدن به افه را ندارند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال بچه  قسمت 25 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال بچه قسمت 26 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *