خلاصه داستان سریال ترکی تصادف قسمت ۱۰ + زیرنویس فارسی و دوبله

همراهان عزیز در این بخش خلاصه قسمت ۱۰ سریال تصادف را آماده کرده ایم.

امیدوارم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تصادف قسمت ۱۰

 

قدیر به استادیوم خالی می رود و کرم را در آنجا میبیند.
او ابتدا کرم را بخاطر کارش نصیحت میکند و از او دلخور است، اما وقتی سکوت کرم را میبیند، عصبانی شده و با او دعوا میکند.
کرم همچنان جوابی بخاطر کارش نمی‌دهد.
قدیر کرم را با خودش به کلانتری می برد.
ولی، با سلیم، پدر جمره سر قرار می رود.‌
سلیم پیگیر پول ها می شود.
ولی میگوید که هنگام دریافت پول به مشکل خورده و سپس دختر بچه ای را به گروگان گرفته، اما هنوز نتوانسته است پول را پس بگیرد.
سلیم عصبی و کلافه می شود و به او میگوید هر طور شده باید پول را پیدا کند، زیرا آن پول مال شخصی دیگری است.
دمیر و بلما در رستوران هستند. بلما به دمیر پیشنهاد غیر مستقیمی میدهد که برای منصرف کردن جمره از رفتن به آمریکا، سلیم را از سر راهشان بردارد و خودش جای او را بگیرد.
همان لحظه، جمره با دمیر تماس گرفته و با خوشحالی به او میگوید که ضارب او دستگیر شده و حالا او برای شناسایی‌ مجرم، در راه کلانتری است.
دمیر هول می شود و تصمیم می‌گیرد خودش نیز به کلانتری برود.
او کار خودشان را تمام شده می داند.
در کلانتری، قدیر هرکار میکند نمی‌تواند از کرم حرفی بکشد.
وقتی جمره برای دیدن کرم می آید، با حرص به او میگوید که او را به زندان می اندازد و او سالها در آنجا خواهد ماند.
کرم، یاد شبی می افتد که به خانه آمده بود و پدرش را به همراه دوستانش در حال مشروب خوری و پای بساط دیده بود و با او دعوای سنگینی کرده بود.
پدر او، مادرش را کتک زده و کرم در درگیری با پدرش، شیشه ای را به کمر او فرو میکند.
قدیر با جمره صحبت کرده و به او میگوید که کرم پسر بدی نیست و آن روز بی دلیل درحال برگشت به محل حادثه نبوده است.
جمره بی اهمیت به حرف قدیر،بیرون می آید.
دمیر از اینکه کرم چیزی به جمره نگفته، خوشحال می شود.
کرم را به زندان منتقل می‌کنند. ذهن جمره درگیر حرفهای قدیر و واکنش کرم می شود.
روز بعد، او به عنوان وکیل به زندان رفته و به دیدن کرم می رود.
او متوجه می شود که کرم بخاطر نجات جان او به محل حادثه برگشته بود.
همچنین کرم به او میگوید که آن شب، نامادری اش در خانه تنها نبوده و او فیلمی از آن شب دارد، که در ازای آن آزادی اش او میخواهد.
بلما به شرکت رفته تا به دیدن دمیر برود.
یعقوب همزمان با او سوار آسانسور شده و بی مقدمه، فیلم را به او نشان میدهد و سپس درخواست پول کلانی میکند و میگوید که با او قرار میگذارد و اگر پول را آماده نکند، فیلم را در اینترنت پخش خواهد کرد.
بلما شوکه می شود.
قدیر در حیاط پرورشگاه نشسته است.
ولی از پشت میله ها، او را میبیند و با یکدیگر رو در رو می شوند.
او میگوید که فقط در ازای پول، بچه را پس میدهد. آنها با یکدیگر بحثشان شده و ولی در مورد مادر قدیر، به او طعنه می زند. قدیر به شدت عصبانی می شود.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان این قسمت سریال ترکی تصادف  لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تصادف قسمت ۱۱ مراجعه فرمایید . 

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

 

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *