خلاصه داستان سریال ترکی تصادف قسمت 67

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی تصادف قسمت 67 را برایتان آماده کرده ایم.

سریال تصادف قسمت 67

جمره در اتاق بازجویی، برای ثبت اظهارات خود در مورد سلیم است.

مدیر، در حال صحبت با قدیر است و آنها برای حال روحی جمره بخاطر حادثه صبح ناراحت هستند.

مدیر قدیر را به اتاقش می برد و در مورد روس ها به او خبر میدهد، و میگوید که آنها برای کشتن او به ترکیه آمده اند.

قدیر مثل همیشه اهمیتی به حرفهای مدیر نمی‌دهد ،اما مدیر میگوید که او باید این تهدید را جدی بگیرد و تنهایی به جایی نرود و محافظ داشته باشد.

قدیر قبول نمیکند و مدیر از لجبازی او عصبی می شود. بیجان به ملاقات روس ها می رود.

رییس آنها که به نمایندگی از مافیای اصلی از روسیه آمده، پسری جوان است که به شدت عصبی است.

او به بیجان میگوید که سر بریده شده ولی و قدیر را میخواهد تا به روسیه ببرد.

وقتی بیجان میفهمد که او قصد کشتن قدیر را دارد ، مضطرب می شود اما چیزی به روی خودش نمی آورد.

دمیر برای عیادت بلما به بیمارستان می رود.

بلما با دیدن او کلافه می شود و از او میخواهد برود ،اما دمیر میگوید که به او علاقه دارد و او را رها نمی‌کند.

همان لحظه، یکی از آشنایان بلما با او تماس میگیرد و مرگ سلیم را به او تسلیت می‌گوید. بلما که از این ماجرا بی خبر بوده، شوکه شده و بعد از قطع تماس، او و دمیر هر دو خوشحال می شوند.

بلما از دمیر میخواهد که سراغ وصیت نامه سلیم برود.

ولی با دمیر قرار میگذارد‌‌ و وقتی دمیر سر قرار می رود، ولی میگوید که وصیت نامه سلیم دست اوست و او هیچ کدام از اموالش را برای بلما نگذاشته است ،و دمیر این وسط با نزدیک شدن به بلما سودی نخواهد برد.

او به دمیر میگوید که از پاپوش درست کردن برای زینب خبر دارد، زیرا نقشه را او کشیده بوده است.

او همچنین به دمیر میگوید که بخاطر این مسأله به دردسر خواهد افتاد.

او سعی دارد دمیر را وادار کند تا برای او کار کند و برای کمک به او وابسته شود.

در اداره، قدیر متوجه می شود که زینب را در شعبه مالی دستگیر کرده اند.

او به آنجا رفته و میفهمد که سلیم و دمیر برای او نقشه کشیده اند تا زینب را به دردسر بیندازند.

او از اینکه زینب این مدت در مورد رفتارها و تهدیدهای سلیم چیزی نگفته بود، عصبی می شود.

زینب سعی دارد قدیر را آرام کند. بی‌جان، تمامی افرادش را جمع کرده و از آنها میخواهد که بدون اینکه قدیر بفهمد، از او مراقبت کنند تا به دست روس‌ها کشته نشود. زینب در اداره جمره را می بیند و بخاطر مرگ سلیم با او همدردی میکند.

او قصد دارد وکیل دیگری برای خودش بگیرد، اما جمره میگوید که حالش خوب است و وکالت او را به عهده می‌گیرد.

تعدادی از روس‌ها دم در اداره منتظر بیرون آمدن قدیر هستند و تعداد دیگر به دنبال ولی رفته اند.

بیجان با قدیر تماس میگیرد و میگوید که در مورد روس ها خبری شنیده و آنها دنبال او هستند.

بیجان وقتی بی اهمیتی قدیر را میبیند، بیشتر نگران می شود.

افراد روس، محل ولی را پیدا کرده و به او حمله میکنند.

افراد ولی که از قبل آماده بودند، به روس‌ها حمله میکنند و همه آنها را می کشند.

ولی از اینکه زنده مانده خوشحال است.

او داخل جیب یکی از آنها، عکس خودش و قدیر را میبیند و متوجه می شود که قدیر نیز برای کشتن در لیست روس هاست.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال تصادف قسمت 67 لذت برده باشید، برای مطالعه قسمت بعد ، بعد از انتشار آن به صفحه خلاصه سریال تصادف قسمت 68  مراجعه نمایید.

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .