خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 37

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 37 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 37

سرکان بعد از بوسه شان از ادا می پرسد: «خب تو چه احساسی داری؟»

ادا لبخند می زند و می گوید: «هرچیزی یه وقتی داره. »

ناگهان ادا می گوید: «پروازم رو از دست میدم. باید برم. »

سرکان می گوید: «پس منم باهات میام. »

ادا می گوید: «اما تو اینجا کار داری. شرکتت چی میشه؟ »

سرکان می گوید: «یجوری حلش میکنم و میام. اگه بخوای همین الان باهات میام اما اگه صبر کنی دو ماه دیگه کارامو حل میکنم و شرکت و ایتالیا میبرم تا با هم زندگی کنیم. »

ادا ناباورانه و در حالی که لبخندش عمیق تر می شود و می گوید: «باشه. »

وقتی دخترها در خانه در مورد قرارداد نامزدی ادا و سرکان میگویند، اردم این را می شنود و جا می خورد.

او این خبر را فورا به لیلا و همه ی شرکت می رساند.

سلین اشک می ریزد و از این که سرکان حتی به تماس هایش جواب نداد دلخور شده.

او با دلی شکسته به پیرل زنگ می زند و از او می خواهد همدیگر را ببینند تا بتواند با درد دل کردن کمی خودش را سبک کند.

سلین به پیرل می گوید که شاید شرکت و همه چیز را رها کند تا روی رابطه اش با فرید تمرکز داشته باشد.

پیرل از او می خواهد که این فکرها را از سرش بیرون کند چون آنها به سختی تلاش کرده اند تا به اینجا رسیده اند.

سرکان ادا را با ماشین تا دم خانه می رساند و دوباره از او می خواهد تا حسش را به او بگوید.

ادا ناز می کند و وقتی اصرار سرکان را می بیند، به سمتش می رود و گونه ی او را می بوسد.

سرکان از این بوسه ی کوچک ذوق می کند.

ادا با استرس وارد خانه می شود و نمیداند چطور به عمه اش و دخترها حقیقت را بگوید.

او پشت دیوار پنهان می شود و به ملو دست تکان می دهد.

ملو با دیدن او فکر می کند که توهم زده تا این که ادا سلام می کند و همه با تعجب به سمتش برمی گردند.

آیفر جریان را می پرسد و با تریدد می گوید: «نکنه به خاطر سرکان بولات موندی؟! ادا این آینده ی توئه. بهم نگو به خاطر اون منصرف شدی. »

ادا می گوید: «عمه من منصرف نشدم. قراره دو ماه دیگه برم. فقط کمی به تعویق افتاده. »

آیفر فورا بلند می شود و به آشپزخانه می رود و به مادرش پیام می دهد: نباید بهت اعتماد میکردم و ازت چیزی میخواستم. میدونستم اینطوری میشه. دیگه کاری با ما نداشته باش. نه من و نه ادا به تو نیازی نداریم.

سلین پیش فرید می رود. فرید با نگرانی و ناراحتی در مورد غیب شدن او می گوید.

سلین می گوید: «فکر کنم یه چیزی مثل استرس قبل عروسی بوده… » و معذرت خواهی می کند.

او به فرید قول می دهد تا دیگر به سرکان و کارهای مربوط به او کاری نداشته باشد.

ادا فرصتی پیدا می کند و فورا با سرکان تماس می گیرد و آنها مشغول صحبت می شوند.

آیدان از صورت خندان سرکان پشت تلفن حدس می زند که او با سلین صحبت می کرده و با خوشحالی به او نزدیک می شود اما سرکان می گوید: «هیچ چیزی سلین به من مربوط نیست مادر. اگه میخواد ازدواج کنه میتونه ازدواج کنه. » آیدان از حرف های او جا می خورد و کمی عصبی می شود.

ادا مدام سر میز گوشی به دست مشغول پیام بازی می شود که آیفر از او می خواهد گوشی را کنار بگذارد.

ادا مجبور می شود بگوید که با جنک صحبت می کند و همه زیر خنده می زنند و باورش نمی کنند.

همان موقع مردی به آیفر زنگ می زند و از او دسته گل فوری می خواهد.

ادا فورا از آیفر می خواهد تا دسته گل را خودش برساند و در این فاصله با سرکان هم دیدار می کند و بعد از تحویل دسته گل تصمیم می گیرند با هم در خیابان ها دست در دست قدم بزنند.

از طرفی سلین هم از فرید می خواهد تا برای خرید کردن بیرون بروند.

ادا با دیدن کافه ای از سرکان می خواهد تا آنجا با هم قهوه بخورند.

سرکان فورا قبول می کند. آنها مقابل هم می نشینند و سرکان شروع به نوازش گونه ی ادا می کند.

همان موقع سلین و فرید از آنجا رد می شوند و سلین با دیدن آنها ناراحت می شود…

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 37 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 38   مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *