خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 56

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 56 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 56

وقتی آنیتا پیش سلطان می نشیند، سلطان در نقش آلیس از او در مورد پدرش می پرسد.

آنیتا عصبانی می شود و می گوید: «مگه قرار نبود اسمی از بابات نیاری… اون زندگی من و تورو به خاطر طمع هاش خراب کرد. »

بعد هم از جایش بلند می شود تا در آن خانه ی بزرگ به دنبال دستشویی بگردد.

سلطان از این که در این وضعیت پاهایش قبول کرده تا آنیتا پیش او بماند پشیمان است چون نمی تواند خوب مراقبش باشد.

تمام مدت، پسری جوان از فریده عکس می گیرد. در یکی از این عکس گرفتن ها، عبدالله مقابل او می رود و مانعش می شود!

بعد هم عبدالله سراغ گهواره ای رفته و آن را به آرامی تکان می دهد…

تکین و صالح، نجمی را طبقه بالای مغازه در حالی که خسته و زخمی است می خوابانند و مراقبش هستند.

عزیز برای خداحافظی پیش سلطان می رود و بدون این که چیزی در مورد تسلیم شدنش بگوید، او را در آغوش می گیرد.

اما بعد پیش تحسین می نشیند و در مورد این که شب بازداشت می شود به او می گوید.

تحسین قلبش درد می گیرد و با ناراحتی و پشیمانی به پسرش خیره می شود. بعد از رفتن عزیز، تحسین گریه می کند.

عزیز و فریده به مغازه صالح می روند. صالح در مورد این که نجمی در اتاق بالا مریض حال است می گوید و انگار که از همه چیز خبر دارد اضافه می کند: «نجمی سال های زیادی توی زندون بوده. زندون براش خونه ابدی شده… بعد از این که از کارمون مطمئن شدیم باید تسلیم اون قدرت ابدی بشیم. تقدریمون همینه… »

وقتی فریده و عزیز به خانه آلتان می روند و تزئینات آنجا را می بینند هیجان زده می شوند.

فریده از امینه که تمام مدت مشغول تدارک این سورپرایز بوده تشکر می کند.

آلتان امینه را به محله می برد تا به خانه اش برساند و بین راه می گوید: «شاید بهتر باشه ما هم بریم جایی شام بخوریم. »

امینه دوتا ساندویچ از کیفش درمی آورد و یکی را به سمت او می گیرد. آلتان خنده اش می گیرد و ساندویچ را از او می گیرد.

سر میز شام، فریده دلخور است و جواب های کوتاه به عزیز می دهد.

تا اینکه عزیز می گوید: «فریده مگه قرار نشد به من اعتماد کنی و منم قرار بود به اعتمادت خیانت نکنم… درسته؟ »

لبخند فورا جای اخم صورت فریده را می گیرد و با اشتها شروع به خوردن شام می کند.

ناگهان انگار که غذایی در گلویش گیر کرده شروع به سرفه می کند.

عزیز با نگرانی به سمت فریده می رود و سعی می کند کمکش کند که ناگهان فریده زیر خنده می زند و عزیز تازه می فهمد او شوخی میکرده!

کرم با آدرسی که در دست دارد خودش را مقابل خانه ای می بیند.

همان موقع جیلان هم از انجا رد می شود و به کرم می گوید که آنجا خانه ی آنیتا است.

کرم حسابی به فکر فرو می رود. جیلان او را به خانه شان دعوت می کند.

عزیز آخر شب، سنجاق سینه ی فریده را که مدت ها نگه داشته را به او برمی گرداند و بعد هم گردنبدی به شکل سنجاقک را که خودش برای فریده خریده را به او می دهد.

فریده فورا گردنبند را گردنش می اندازد و عزیز از این بابت خوشحال می شود. هردو با چشمان پر از اشک به هم خیره می شوند.

تحسین و گلوتن بالای سر سلطان می روند که همان موقع انیتا وارد اتاق می شود.

گولتن و تحسین با دیدن انیتا جا می خورند و تحسین حالش بد می شود.

گولتن با چشمان پر از اشک او را صدا می زند و می گوید: «آبجی آنیتا؟! » آنیتا که جا خورده به هردوی انها خیره می شود.

فیرات پیش حصیبه است که همان موقع شوکری به همراه زکی در خانه ی انها را می زنند.

فریده و آلتان، عزیز را در در آگاهی بدرقه می کنند و فریده با چشمان پر از اشک به او چشم می دوزد.

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 56 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 57 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *