خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 39

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 39 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 39

سرکان به ادا اشاره می زند که عمه اش آمده و هر سه به اتاق سرکان می رود.

آیفر با ناراحتی می گوید: «میدونی که ادا هم نتونست به ایتالیا بره. خیلی عجیبه که تو لحظه ی آخر وقتی تو فرودگاه بود منصرف شده. »

سرکان می گوید: «تو فرودگاه نبود. قبل از اون بود. و کنسل هم نشده دو ماه دیگه ادا به دانشگاهش میرسه. »

ادا با نگاهی سرزنش گر به سرکان چشم می دوزد و آیفر می گوید: «من فکر میکردم تو فرودگاه منصرف شده. پس تو هم اونجا بودی. »

و بعد رو به ادا می کند و می پرسد: «ادا راستشو به من بگو. » ناگهان ادا به خاطر استرس زیاد دوباره به خواب می رود.

آیفر قیافه اش جدی می شود و به سرکان می گوید: «سرکان ایتالیا رفتن آینده ی ادائه. اون باید دانشگاه بره. من اگه بدونم که تو تو این کار دست داشتی، ادا رو هم برمیدارم و میرم. اما اگه فقط به خاطر کار تو این شرکته، قبول میکنم که تا دو ماه اینجا بمونه. » سرکان به او قول می دهد که ادا تا دو ماه دیگر به ایتالیا خواهد رفت.

سرکان ادا را به اتاقش می آورد و به او می گوید: «ادا من به خاطر تو نمیتونم خوب کار کنم. »

ادا لبخند می زند و می گوید: «منم. » همان موقع سلین وارد اتاق می شود و ادا فورا آنها را تنها می گذارد.

سرکان از سلین می خواهد تا در مورد موضوع دیروز با هم دوستانه صحبت کنند. سلین هم کلافه قبول می کند.

وقتی فرید به او زنگ می زند تا بداند کجاست، سلین به دروغ می گوید که در راه خانه است.

جرن وارد شرکت می شود و مستقیم سراغ پیرل می رود و بدون مقدمه می گوید: «پیرل انگین عاشق توئه. » و همه چیز را از اول برایش تعریف کند.

پیرل تازه می فهمد که انگین ده سال عاشق او بوده. بعد از صحبت با او، جرن سراغ انگین می رود و از او از ته دل به خاطر دروغش عذرخواهی می کند. انگین هم قبول می کند.

آیدان به پیرل زنگ می زند تا از شرکت و سرکان خبر داشته باشد که در تماس تصویری ادا را آن پشت می ببیند و می فهمد که ایتالیا نرفته و حسابی حرص می خورد.

سرکان آخر وقت سلین را به حیاط خلوت شرکت می برد تا با او صحبت کند.

از طرفی فرید سلین را تعقیب کرده و پشت دیوار پنهان می شود تا به حرف های آنها گوش بدهد.

سرکان می گوید: «سلین تو همیشه ادم بارزشی بوده واسم. اما ما امتحان کردیم و نشد. همونطور که قبلا گفتم منطقی ترین فرد برای من تو بودی. »

سلین که چشمانش پر از اشک شده می گوید: «اما برای من اینطور نبود سرکان. تو همیشه اولویت زندگی من بودی. حتی از خودم هم مهم تر بودی. سرکان من همه جسارتمو جمع کردمو بهت گفتم حتی اگه بخوای از فرید جدا میشم. ادا اومد بهم گفت ما قرارداد داریم و سرکان عاشق توئه… ساعت ها منتظرت موندم تا باهم حرف بزنیم اما نیومدی. سرکان من دیگه چرا اینجام. میخوام برم… »

سرکان به آرامی می گوید: «حق داری. و اینو مطمئن باش که آدم جسوری هستی. حداقل از من بیشتر. تونستی همه چیو بگی اما من نتونستم حتی با ادا حرف بزنم. منم میخواستم پیش تو بیام و باهات حرف بزنم اما نتونستم… »

سلین می گوید: «چون عاشق ادا هستی… اینطوری برای هممه مون بهتره سرکان. منم وضعیتم مثل توئه اما تو به اونی که میخواستی رسیدی… » فرید تمام حرف های آنها را می شنود و نفسش تنگ شده و قلبش به درد می آید.

جرن از دور حال او را می بیند و با عجله کمک می کند تا فرید را به بیمارستان برساند…

بعد از این که حال فرید بهتر می شود، از جرن تشکر می کند و می گوید: «من مدت ها یه چیزی جلو چشمم اتفاق میفتاده و سعی میکردم ازش رو برگردونم اما حالا میدونم که تصمیم واقعیم چیه… »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 39 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 40   مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *