خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 97

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 97 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 97

ادا بعد از کمی فکر کردن و دیدن تابلویی پر ستاره مقابلشان، در مورد روزی که با هم به تماشای ستاره ها رفته بودند و ادا داستانی در مورد آپولو تعریف کرد حرف میزند. او داستان را دوباره تعریف می کند و سرکان در سکوت به او گوش می دهد.
دنیز بیرون از کلبه می رود که با جرن روبرو می شود که گریه می کند و کنارش می نشیند تا ببیند چه شده. جرن می گوید: «من مطمئنم دیگه با فرید نمیشه دنیز. من تازگیا خیلی فکر کردم… کسیو میخوام که منو بیشتر از همه بشناسه و واقعا دوستم داشته باشه… » دنیز می گوید: «معلومه که یه جایی تو این دنیا کسی هست که تو دوستش داری و اونم دوستت خواهد داشت جرن. » اما جرن خیره به او می گوید: «یکی هست. خیلی هم نزدیکه. » و دستان دنیز را می گیرد و می گوید: «دنیز من نتونستم تورو از سرم بیرون کنم. » دنیز که جا خورده از جرن می خواهد تا بعدا در مورد این موضوع صحبت کنند. جرن لبخند تلخی می زند و می گوید: «به خاطر اداست نه؟ تو هنوز دوسش داری. » دنیز ترجیح می دهد سکوت کند و او را تنها می گذارد.
ادا بعد از تعریف کردن سرکان به سختی بغضش را فرو می خورد. سرکان که متاثر شده اسم او را به زبان می آورد و انها برای چند لحظه خیره بهم می مانند که چراغ های اتاق خاموش می شود. ادا بلند می شود که برود. سرکان از پشت به آرامی جلویش را می گیرد و ادا به سمتش برمی گردد و در حالی که اشک می ریزد و لبخند می زند می پرسد: «تو همه چیزو به یاد اوردی؟ بگو آره سرکان. » اما سرکان سکوت می کند و فقط به او خیره می شود. ادا با ناراحتی به اتاقشان برمی گردد و با جرن مواجه می شود که در تنهایی و تاریکی نشسته و می پرسد: «چیزی شده؟ حالت خوبه؟ » جرن با خشم می گوید: «اگه تو اجازه بدی خوب میشم. » ادا با ناراحتی می پرسد: «مگه من چیکار کردم؟ » جرن با عصبانیت به سمتش می رود و فریاد میزند: «همه چیز در مورد تو و مشکلات توئه ادا! انگار که ماها اصلا مهم نیستیم. اصلا مارو نمیفهمی. ولی ما باید هوای تورو داشته باشیم. » فرید و دنیز از سر و صدای او وارد اتاق می شوند و ادا که بغض کرده می گوید بهتر است که بروند.
سلین شب پیش سرکان می نشیند و می گوید: «سرکان تو داری مثل گذشته باهام رفتار میکنی و من اینو نمیخوام. میخوام جوری که حقمه باهام رفتار شه. » سرکان سرش را به آرامی تکان می دهد و از او می خواهد که به خانه برگردند.
صبح ادا در مورد رفتار عجیب جرن به ملو می گوید. کمی بعد هم وقتی ملو به شرکت می رود جرن با خوشحالی در مورد این که هنوز هم عاشق دنیز است و وقتی او را می بیند قلبش تند تند می تپد حرف میزند. بعد هم از ملو می خواهد چیزی به ادا نگوید تا خودش با او صحبت کند.
ادا وارد اتاق می شود که سرکان را می بیند که برای کم کردن استرسش از ترکیب لیمو و آب استفاده می کند که مدت ها پیش خودش به او یاد داده بود و با ناراحتی به او چشم می دوزد.
الکس به خانه ی آیفر می رود و در مورد این که اشتباهی دیشب با آیدان قرار گذاشته به او می گوید. آیفر عصبانی می شود و الکس قول می دهد امشب در جشن شرکت همه چیز را به آیفر بگوید تا دچار سوتفاهم نشود.
وقتی ادا به آتلیه دنیز که جرن و ملو انجا هستند می رود، جرن از او به خاطر حرف های دیشبش معذرت خواهی می کند. ادا هم با مهربانی او را در آغوش می گیرد. کمی بعد ادا از دنیز می خواهد تا به جشن شرکت بیاید و تنهایش نگذارد. جرن نگاه معنادار و عصبی ای به ملو می کند.
سرکان تصمیم خودش را گرفته و با قیافه ای سرد از سلین می خواهد با او ازدواج کند و حلقه ای که برایش خریده را به دستش می کند. سلین خیلی خوشحال می شود.
وقتی ادا می خواهد برای شب لباس انتخاب کند، ملو همان لباس زردی که برای نامزدی اش با سرکان پوشیده بود را به او نشان می دهد. ادا هم قبول می کند.
همه در جشن شرکت هستند. آیدان بی صبرانه منتظر الکس است و از طرفی با تاسف به سیفی می گوید: «دلم به آیفر میسوزه. باز موند تو خونه! »
ملو از جرن می خواهد تا قضیه ی علاقه اش به دنیز را به ادا هم بگوید. جرن می گوید که هنوز وقت مناسبش نرسیده و ادامه می دهد: «مشکل ادا نیست. دنیزه. دنیز به ادا علاقه داره. »
پیرل بالاخره در جشن به انگین می گوید که حامله است. انگین انقدر خوشحال می شود که فریاد می زند و به همه خبر حامله بودن پیرل را می دهد!
الکس از راه می رسد و آیدان برایش دست تکان می دهد تا به سمتش برود. الکس دست آیفر را می گیرد و به سمت میز آیدان می رود و به او می گوید که آیفر عشقش است. آیفر هم لبخند می زند و می گوید: «آره یه مدتیه ما با همیم. نخواستیم به کسی بگیم. » آیدان با دهانی باز خیره به آنها می ماند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 97 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 98 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *