خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 200
همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 200 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
ملک جلو آمده و از آلپای سوال میکند که چه شده است. همان لحظه کرم نیز جلو می آید. دفنه نیز از دور به جمع آنها مشکوک شده و می آید. آلپای میگوید که چیزی نشده است و فقط میخواهد به ملک تبریک بگوید. عمر دفنه را صدا می زند و او می رود. کرم نیز سر میزش می رود. آلپای از ملک میخواهد که بماند و میگوید که هنوز حرفهایش با او تمام نشده است. خلیل عصبی می شود. ملک منتظر است و خلیل میگوید که آلپای حرفی ندارد و فقط میخواهد شب عروسی دخترش را خراب کند. همان لحظه فوندا می آید و به ملک تبریک میگوید و آلپای را همراه خودش می برد.
سر میز فوندا به آلپای بابت حرف زدنش با ملک تذکر میدهد و میگوید که با این کار باعث می شود که ملک متوجه قضیه بشود و آنها ازدواج نکنند و آن وقت عمارت به آنها نرسد.
سر میز جومالی، زمرد به او میگوید که نمیخواهد آلپای بعد از ازدواج عمر و دفنه، به خانه آنها بیاید. او از اینکه آلپای به عروسی آمده نیز عصبی است. جومالی میگوید که او در هر حال پدر عروس است و باید به مراسم می آمد.
شب بعد از مراسم، عمر و دفنه به اتاق جدید خود در عمارت می روند. عمر به دفنه یک گردنبند هدیه میدهد و تور روی صورت او را کنار می زند و میگوید که این رسم آنجاست.
ملک در خانه، به عکسهای عروسی نگاه میکند و از روی دلتنگی برای دفنه گریه میکند. کرم نیز پیش او می آید و ابتدا او را دلداری میدهد، سپس خودش نیز گریه اش میگیرد.
قدریه حاضر شده و در حیاط، از محمود میخواهد که او را به بیمارستان پیش بچه ها ببرد. محمود سعی دارد او را راضی کند که منصرف شود و به او میگوید که رفتن آنها هیچ فایده ای ندارد، اما قدریه قانع نمی شود و کلافه است. ملک آنجا می آید و بر خلاف بقیه، به قدریه حق میدهد و به این بهانه او را به اتاق می برد تا با او صحبت کند و حواسش را پرت کند. او در اتاق از خاطره زایمان خودش و سختی هایی که در غربت کشید تعریف میکند، و میگوید که حالا بهتر است استراحت کند تا فردا صبح با انرژی پیش بچه ها برود و برای آنها شیر ببرد. قدریه کمی آرام شده و قبول میکند. محمود از اینکه ملک قدریه را قانع کرده است متعجب و خوشحال می شود.
کنعان به خانه آلپای می رود. او بابت عروسی دفنه به آلپای تبریک میگوید. سپس بی مقدمه از او سوال میکند که آیا او اهدا کننده ملک بوده است؟ آلپای جا میخورد و چنین چیزی را انکار میکند. کنعان میخواهد بداند که او چه مشکلی با خلیل دارد. آلپای میگوید که او قصد داشت اهدا کند، اما دکتر گفت که خون او به ملک نمیخورد و به این خاطر آزمایش گرفته بود، و او مشکل خاصی با خلیل ندارد. کنعان میگوید که میداند او چیزی را پنهان میکند. سپس می رود.
در خانه سیدعلی، همه دور هم نشسته اند و در مورد آوردن بچه های قدریه و محمود به خانه صحبت میکنند. سیدعلی کوچک با شنیدن حرفهای آنها به بچه ها حسادت کرده و ناراحت می شود. سپس بهانه دفنه را میگیرد و از ملک میخواهد که دفنه را به خانه بیاورند. ملک به او توضیح میدهد که دفنه دیگر ازدواج کرده و با عمر زندگی میکند. سیدعلی کوچک با ناراحتی میگوید که به زودی ملک و خلیل نیز ازدواج کرده و از آنجا می روند و او تنها می شود. کرم به سیدعلی میگوید که خودش پیش او است و تنهایش نمیگذارد.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 200 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 201 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .