خلاصه داستان سریال ترکی تو در خانه ام را بزن (عشق مشروط) قسمت 98

همراهان عزیز با سریال ترکی تو در خانه ام را بزن قسمت 98 همراه شما هستیم

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 2

سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 98

بعد از جریان دیروز آیفر منتظر با عصبانیت منتظر آمدن ادا و است دلیل این کارش را بدون خبر به او می پرسد. ادا قسم می خورد که همه چیز یک بازی برای برانگیختن حسادت سرکان است. آیفر هم خیالش راحت می شود.
اما از طرفی آیدان نمی تواند این را قبول کند و با عصبانیت به خانه ی آنها می رود و می گوید و آیفر را سرزنش می کند. آنها مدت زیادی با هم بحث می کنند تا این که آیفر بیرونشان می کند.
ادا و ملو در ماشین دنیز هستند. ادا خوشحال است و می گوید که هیجان دارد. وقتی ملو به جرن زنگ می زند که حالش را بپرسد. جرن خیلی عصبانی می گوید: «کار دارم. نمیخوام قاطی شماها بشم. » ملو جا می خورد و می پرسد:« قرصاتو میخوری؟ » جرن با عصبانیت می گوید: «میخورم ملو. من بچه نیستم. » و گوشی را قطع میکند اما با دیدن ظرف قرص هایش آن را دوباره داخل کیفش برمی گرداند.
وقتی ادا و دنیز به جلوی شرکت می رسند، خبرنگارها دوره شان می کنند. کمی بعد سرکان و سلین هم از راه می رسند. خبرنگاری می پرسد: «پس عشق بین شما چیشد؟ » سرکان می گوید: «زندگی دائما در حال تغییره. » خبرنگار از ادا می پرسد: «مارو با این خبرتون شگفت زده کردین ادا خانم. » ادا لبخند می زند و می گوید: «زندگی پر از سورپرایزه! »
ملو در کافه تریای شرکت به جرن توضیح می دهد که ادا و دنیز فقط دارند نقش بازی می کنند تا سرکان حسادت کند. اما جرن با عصبانیت می گوید: «چرا باید اجازه بدم ادا از دنیز استفاده کنه؟ تا به دنیز گفتم عاشقتم ادا پرید وسط! » ملو می گوید که ادا از عشق او به دنیز خبر ندارد و از او می خواهد آرام باشد. سلین آخر حرف های آنها را می شنود و مشکوک می شود.
ادا به اتاق شرکت می رود و از سرکان می خواهد تا به او تبریک بگوید. سرکان با قیافه ای عصبی تبریک می گوید. همان موقع بادکنک ها و ریسه های قرمز از طرف دنیز به ادا فرستاده می شود. سرکان با دیدن این چیزها اعصابش بهم می ریزد و از او می خواهد به کارش تمرکز کند. کمی بعد وقتی ادا مشغول کار کردن است سرکان به او خیره شده. ادا نگاهش را بالا می آورد که با سرکان چشم تو چشم می شود و می پرسد: «چرا داشتی به من نگاه میکردی؟ » سرکان خودش را به آن راه می زند. ادا با خوشحالی پیش ملو و جرن می رود و به آنها می گوید که انگار این نقشه شان دارد درست پیش می رود.
انگین تمام توجهش را به بچه ی توی شکم پیرل داده و مراقب او است. پیرل از این که انگین دیگر به خود او توجهی ندارد کمی دلگیر می شود.
اردم از لیلا می خواهد که اگر در روز ولنتاین کسی را پیدا نکردند، باید با هم جشن بگیرند! لیلا از این پیشنهاد اصلا خوشش نمی آید و از طرفی هم نمی خواهد تنها بماند.
ادا همراه سیریوس پیش دنیز می رود. دنیز یکی از دوستان عکاسش را آورده تا با هم عکس بگیرند. از طرفی سرکان به دنبال سیریوس به سمت خانه ی ادا می رود که ملو با دیدن او با خوشحالی می گوید:« شوهر خواهر اومدی؟! » سرکان جا می خورد و ملو می فهمد که او این را هم به خاطر ندارد و می گوید که ادا همراه سیریوس در کافه ی دنیز هستند. وقتی دنیز و ادا مشغول عکاسی هستند سلین از دور به آنها خیره می شود. کمی بعد سرکان از راه می رسد و دنیز با خوشرویی او را به کافه دعوت می کند. وقتی سرکان مشغول بررسی کافه ی او است و اتفاقی یک ستاره ی دریایی خشک شده را برمیدارد، دنیز فورا می گوید: «اینو با ادا کنار دریا پیدا کرده بودم و حتی دستامونو رو همین ستاره دریایی گذاشته بودیم و به هم قول ازدواج داده بودیم. حالا سال ها بعد به این خواسته قلبی مون رسیدیم. » سرکان با قیافه ای گرفته به انها چشم می دوزد و ادا که از این حرف های دنیز جا خورده آرام به او می گوید: «یکم بزرگش نمیکنی؟ » دنیز می گوید برای پیش بردن نقشه باید این کارها را بکنند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 98 لذت برده باشید ؛در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال تو در خانه ام را بزن قسمت 99 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *