خلاصه داستان سریال ترکی حکیم اوغلو قسمت 15
همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 15 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.
سریال حکیم اوغلو قسمت 15
زینب به اتش زنگ میزند و فورا خبرش می کند چون وضعیت جهان بدتر شده. محمد علی با ناراحتی می گوید: «خون به کبدش نمیرسه. نباید به حرف حکیم اغلو گوش میدادم! » وقتی امره جلو می رود تا جهان را احیا کند محمد علی این اجازه را به او نمی دهد و می گوید: «طرف قرارداد امضا کرده. نمیخواد. از دست ما کاری برنمیاد. » اما آتش خودش را می رساند و بدون توجه به حرف محمد علی جهان را به زندگی برمی گرداند. محمد علی شروع به سرزنش آتش می کند و آتش می گوید: «میدونم همچین قراری گذاشته بود ولی تو شرایط روحی مناسبی نبوده. میزان ترشحات غدد تیروئیدش افسرده ش کرده بود. این ادم نمیخواد با زجر بمیره برای همین همچین قراری گذاشت اما با درمان مشکلی نداره! »
وقتی آتش مشغول بررسی باقی بیماری ها است، از طرف بیمارستان برایش اخطاریه می آید که نباید تا شعاع بیست متری به جهان ینرلر نزدیک بشود. آتش هم فکری می کند و اتاق جهان را به اتاقی که به درمانگاه راه دارد منتقل می کند تا به خیال خودش زرنگی کرده باشد و دیگر به درمانگاه نرود. ایپک متوجه این موضوع می شود و به آتش می گوید حالا که اینطور شد یکی از دستیارانش را باید به جای خودش بفرستد تا کارهایش را انجام بدهند!
امره به آتش خبر می دهد که نتایج بیوپسی حاکی از انفلاماسیون یا همان بیماری گوارشی است. آتش می گوید: «درمان با سیکلوفسفامید رو شروع کنید. » بعد هم رو به امره و زینب می گوید تا یکی از انها به درمانگاه برود. امره و زینب هم که هیچکدام مایل به رفتن آنجا نیستند، شیر یا خط می اندازند و زینب مجبور می شود به درمانگاه برود. امره که دوست ندارد او را تنها بگذارد همراهش می رود.
آتش به کمک موزوی سرایدار، از در پشتی وارد اتاق جهان می شود و به پاهای او آمپول میزند. همان موقع تانژو وارد اتاق می شود و با دیدن آتش از او می خواهد بیرون با هم صحبت کنند! تانژو می گوید: «من میدونم تو دکتر خوبی هستی اما اینم باید بپذیری که منم دکتر خیلی خوبیم! وگنر یکی از اولین گونه بیماری هایی بود که بررسی کردم. جواب بیوپسی و نتایج خون منفی دراومد. » آتش میگوید: «یه چیزی به اسم درصد خطا هست. »
نیهال در اتاق جهان به خواب می رود و جهان فورا لوله هایی که به او وصل است را کنار میزند. نیهال از بوق دستگاه ها از خواب می پرد و دکترها را صدا میزند. محمد علی و تانژو خودشان را می رسانند و محمد علی با بررسی جهان با تعجب می گوید: «میتونه نفس بکشه! ریه هاش با فشار مثبت باز شده. »
آتش اکیپ را جمع می کند و میپرسد: «چرا این مرد هنوز زنده ست؟ » محمد علی می گوید: «زنده ست چون اشتباه میکردید. وگنر نبوده. منم اشتباه میکردم با ایویق ارتباطی نداشته. تئوری زینب درست بود آتلکتازیه.» زینب می گوید: «انتقال ناتوانی به دست چپ یعنی حق با استاد تانژوئه. اینجوری آ ال اس پیشرفت میکنه. » آتش می گوید: «چرا انقدر مشتاقید فلج بودن پا و دستش رو بهم ربط بدید؟ دوباره ام آر آی انجام بدیم ببینیم تو مغزش آمبولی داره یا نه! »
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 15 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال حکیم اوغلو قسمت 16 مراجعه فرمایید .
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم
