خلاصه داستان سریال ترکی دختر سفیر قسمت 100

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 100 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال دختر سفیر قسمت 100

ناره به سنجر می گوید:« حالا متوجه شدم که بخاطر ملک می خواهی بفشه را طلاق دهی.»

سنجر جواب می دهد :« من باید مواظب دخترم باشم و هم مواظب بچه ی توی شکم بنفشه.»

ناره دادخواست طلاق را از دست او می گیرد و به اتاق بنفشه می رود و داد می زند:« من همیشه به تو حق دادم که از دست من ناراحت باشی. روز عروسی تو اینجا آمدم و زندگی ات را خراب کردم. ولی تو تلافی اش را سر یک بچه ی کوچک و معصوم درآوردی و ناحقی کردی.»

و در حال نشان دادن طلاق نامه به بنفشه ادامه می دهد:« شوهرت تو را نه بخاطر من که بخاطر آزار دادن دخترش طلاق می دهد. من وجدانم از این بابت راحت است و هیچ وقت چشم به شوهر تو نداشتم.» سنجر هم به بنفشه می گوید:« یک هفته وقت داری از اینجا بروی.»

ناره که به شدت از سنجر دلگیر است دفتر یادداشتش را برمی دارد و پیش او می رود.

اول سیلی محکمی به گوشش می زند و با خشم می گوید:« تو هیچ وقت نفهمیدی من چطور سوختم.»

و دفتر را دست سنجر می دهد و می خواهد که آن را بخواند. سنجر در تمام صفحات دفتر یک جمله را می بیند و همانجا می فهمد که ناره بعد از خودکشی دچار فراموشی شده بوده و مجبور بوده همه چیز را هر روز یادداشت کند.

ناره می گوید:« من نمی توانم با تو باشم. اگر خودم هم بخواهم گذشته ام تو را نخواهد بخشید. باید بروم و مجبورم فیلم دعوای تو و یحیی را نشان دادگاه بدهم و حضانت دخترم را بگیرم.»

سنجر که تازه متوجه شده که چه عذاب هایی به ناره داده است شرمنده تر و غمگین تر نگاهش می کند.

سپس یحیی و گاوروک و وکیلش را یکجا جمع می کند و می گوید:« گیدیز با دادن فیلم دعوای من و یحیی به ناره و هم چنین به دست آوردن اعتماد گوون چلبی سعی دارد به من ضربه بزند. باید راهی پیدا کنیم.» وکیل بعد از دیدن فیلم می گوید:« با این مدرک بدون شک دخترت را از دست خواهی داد.»

سنجر بخاطر می آورد که موقع دعوای او و یحیی چند توریست از انها فیلم گرفته اند و وکیل را می فرستد تا آنها را پیدا کند چون فیلم برداری از نمای نزدیک نشان می دهد که سنجر مشت به دیوار می کوبیده نه به یحیی. سنجر به گاوروک و یحیی می گوید:« دو روز وقت داریم که مچ قهرمان و آکین را بگیریم و حسابمان را با آنها تسویه کنیم.»

سپس همگی برای جشن حنابندان گاوروک به عمارت می روند.

قهرمان از دودو می خواهد دوباره سراغ یحیی برود و او را اغفال کند ولی دودو می گوید:« شب حنابندان عمه ام اشه، با یحیی در این مورد صحبت می کنم.»

قهرمان که می بیند فرصت مناسب است با خوشحالی می گوید:« اگر این طور است من هم به عروسی خواهم آمد.»

از ان طرف گیدیز گوون چلبی را در هتل مست و بی حال می بیند و او را با خود به خانه اش می برد و به او می گوید:« می دانم که همه چیز را در قمار باخته ای. من به تو پول می دهم تو هم در دادگاه علیه سنجر شهادت بده تا حضانت ملک را بگیریم.» چلبی فکر می کند و می پذیرد.

در عمارت افه اغلو عروسی شروع شده است و بنفشه در آن شلوغی بسته ای دریافت می کند که آکین برایش یک جعبه قرص خواب آور فرستاده است.

آکین با او تماس می گیرد و می گوید:« هر قرص برای یک بزرگسال است ممکن است این قرص برای ملک خطرناک باشد.»

و بنفشه آماده می شود تا نقشه اش را عملی کند. در این بین زهرا به اشه که شاد و شنگول در حال آماده شدن برای مراسم است حسادت می کند و لحظه ای چشم از گاوروک برنمی دارد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 100 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال دختر سفیر قسمت 101 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از آستارا خبر لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *