خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 138

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 138 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 104

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 138

صبح شرمین مدام به ثانیه به خاطر حاملگی‌ زلیخا و بچه دار نشدن خودش طعنه می زند.

ثانیه ناراحت شده و گریه اش میگیرد. گولتن عصبانی شده و با شرمین دعوا میکند و میخواهد به او حمله کند اما جلوی خودش را میگیرد.

سر میز صبحانه، هامینه با خوشحالی میگوید که قرار است بچه جدیدی اضافه بشود. گولتن نیز تایید میکند و تبریک میگوید.

دمیر با حرص می‌گوید که گولتن از کجا خبر دارد و حتما همه اهالی میدانند. زلیخا با عصبانیت میگوید که اگر او بچه را نمیخواهد و با این قضیه مشکل دارد زودتر بگوید تا از شر او خلاص بشوند.

غفور از عمارت بیرون می رود و ثانیه او را تعقیب میکند. غفور سراغ دیوار می رود تا پول ها را از آنجا بردارد.

او تصمیم میگیرد جای پول ها را عوض کند و آنها را به همراه شناسنامه ها به سمت دیگری برده و داخل بلوک یک دیوار دیگر میگذارد.

سپس مقداری از پول را برداشته و به سمت جاده می رود. ثانیه سراغ بلوک می رود و آن را باز میکند و می فهمد که غفور پولهایی را که او با زحمت جمع میکند آنجا پنهان کرده و از آن پول برای سحر برداشته است. او ناراحت می شود.

سپس به آشپزخانه برمیگردد و با گریه کار میکند. او به گولتن می‌گوید که غفور میخواهد بچه سحر را قبول کند و از حالا به او می رسد.

ایلماز به استانبول به بیمارستان پدر مژگان می رود. او بی مقدمه بلیت و کارت عروسی را روی میز میگذارد و با تهدید به پدر مژگان می‌گوید که به همراه زن سابقش یعنی مادر مژگان به عروسی می آیند و کادو نیز میدهند و برای دخترشان آرزوی خوشبختی میکنند. وگرنه بلایی به سر او می آورد که از کارش پشیمان بشود. پدر مژگان از ایلماز می ترسد.

غفور به روستایی که سحر آنجاست می رود و میخواهد با او صحبت کند اما سحر به او اهمیت نمی‌دهد.

غفور میگوید که به خاطر اینکه اگه رابطه شان را تایید میکرد، ثانیه سحر را میکشت، برای همین انکار کرده بود.

سحر با این حال از او خیلی ناراحت است. غفور پول را به سحر میدهد و از او میخواهد که به خودش و خورد و خوراکش برسد تا بچه سالم باید و مشکلی نداشته باشد.

او میگوید که باز هم به او سر می زند و برایش پول می آورد. سپس میگوید که تصمیم دارد ثانیه را طلاق دهد و با او ازدواج کند. اما زمانی را برای این کار مشخص نمیکند.

ایلماز داخل شهر دمیر را میبیند و جلو می رود تا کارت عروسی به او بدهد و می‌گوید که این کار در راستای صلح و آتش بس است.

دمیر با عصبانیت بی مقدمه اسلحه اش را در آورده و به سمت ایلماز میگیرد.

ایلماز میگوید که او گفته بود اسلحه را کنار گذاشته است و حالا اگر میخواهد می‌تواند به یک فرد بی سلاح شلیک کند.

دمیر می‌گوید که از این به بعد بهتر است او نیز سلاح داشته باشد زیرا دفعه بعدی که او را مقابل خودش ببیند میکشد و از ایلماز میخواهد دیگر مقابلش سبز نشود.

همه جمع شده و آنها را جدا می‌کنند. ایلماز از رفتار دمیر متعجب می شود.

دمیر به خانه رفته و به هولیا میگوید که میخواهد برای معاینه به دکتر برود و اگر دکتر بگوید که او بچه دار نمی شود، زلیخا و ایلماز را زنده نمی‌گذارد.

ولی اگر بچه از خود او باشد، هرکاری میکند تا زلیخا او را ببخشد.

شب زلیخا پنهانی دم خانه شرمین می رود و از او میخواهد که در قبال پول زیاد به او کمک کند‌.

هولیا با تکین بیرون می رود. تکین در مورد اسلحه کشیدن دمیر روی ایلماز در شهر به هولیا میگوید و علت این رفتار دمیر را نمی‌فهمد. هولیا که خوب میداند دمیر چرا این کار را کرده، چیزی به روی خودش نمی آورد.

صبح در حیاط خانه تکین مشغول انجام تدارکات و چیدن میز و صندلی عروسی هستند.

کارگران تکین در حال خراب کردن دیوار هستند که یکی از کارگران بسته پول و شناسنامه ها را پیدا کرده و به چتین میدهد.

دمیر به استانبول رفته و آزمایش داده است و منتظر نتیجه است.

چتین پاکت را به خانه میبرد و به ایلماز میدهد. ایلماز با دیدن شناسنامه ها یاد آن دوران می افتد.

سپس آنها را داخل کشو می‌گذارد و از چتین میخواهد پول را بین فقرا تقسیم کند.

مژگان در خانه خود به همراه دوستانش حاضر شده و ایلماز نیز در خانه حاضر می شود.

سپس سوار ماشین عروس می شود تا دم خانه عروس برود.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 138 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 139  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *