خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 140

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 140 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 104

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 140

یک روز قبل از خواندن نامه، هنگامی که دمیر از استانبول به خانه می رسد و میفهمد که هولیا به عروسی ایلماز رفته، عصبانی می شود. او میبیند که زلیخا نیز خانه نیست و با عصبانیت به سمت مراسم عروسی می رود.

در عروسی، مژگان در حال رقص با پدر خود است.

او از پدرش سوال میکند که ایلماز چگونه او را برای آمدن راضی کرده است. پدر مژگان یادش می آید که وقتی ایلماز پیشش آمده بود، به او عکسهایی از او و دختری را نشان داده بود که او به دختر تجاوز کرده و دختر نیز خودکشی کرده بود.

ایلماز با عکسها او را تهدید کرده بود که باید به عروسی بیاید. پدر مژگان به مژگان میگوید که ایلماز او را راضی نکرده و خودش با تحقیق متوجه شده که آنها خانواده خوبی هستند. مژگان از این قضیه خوشحال می شود.

دمیر دم باغ می رود و هولیا را صدا می زند. هولیا از آمدن دمیر جا میخورد.

دمیر از هولیا میخواهد که زلیخا را صدا بزند تا به خانه بروند. هولیا میگوید که زلیخا همراه او نیست.

دمیر متعجب شده و میگوید که در خانه نبوده. آنها سریع سوار ماشین می شوند تا به سمت خانه بروند و ابتدا عدنان را چک کنند.

در مسیر دمیر به هولیا میگوید که با آمدن او به عروسی و غیب شدن زلیخا، ذوقش کور شد. سپس خبر میدهد که میتواند پدر بشود.

هولیا از شنیدن این خبر خیلی خوشحال شده و تبریک میگوید.

در مطب دکتر، زلخیا و شرمین نشسته اند. زلیخا میگوید که از تصمیم خودش مطمئن است و بچه را نمی‌خواهد. آنها منتظر آمدن دکتر هستند.

دمیر و هولیا به خانه می روند. آنها می‌بینند که عدنان خانه است و خیالشان راحت میشود.

هولیا میبیند که شرمین خانه نیست و یاد حرف زلیخا برای راحت شدن از شر بچه می افتد و حدس می زند که او و شرمین برای سقط بچه پیش دکتر رفته‌اند. او از دمیر میخواهد سریع سوار ماشین بشود تا با هم سراغ دکتری که می شناسد بروند.

دکتر می آید و زلیخا به اتاق می رود.‌او برای انجام جراحی حاضر می شود و روی تخت می رود.

همان لحظه دمیر و هولیا از راه می رسند و شرمین را در سالن می بینند. دمیر شرمین را به خاطر کارش تهدید میکند و سپس وارد اتاق شده و اجازه جراحی نمی‌دهد.

او به زلیخا میگوید که اشتباه کرده و بچه مال اوست. زلیخا با عصبانیت دمیر را پس می زند و از دکتر میخواهد کارش را انجام دهد اما دکتر میگوید که در این شرایط کاری نمی‌کند.

زلیخا مجبور می شود که همراه دمیر به خانه برگردد.

در خانه، دمیر با عصبانیت به همراه یک دبه نفت وارد خانه شرمین می شود و نفت را در خانه خالی میکند. شرمین سعی دارد او را آرام کند اما دمیر با عصبانیت به خاطر همکاری شرمین برای سقط بچه، فندک را روشن کرده و خانه را آتش می زند و بیرون می رود.

شرمین خودش را به زور از خانه نجات میدهد. ثانیه و گولتن خودشان را به آنجا می رسانند و غفور سریع با آتش نشانی تماس می‌گیرد.

ثانیه سعی دارد شرمین را آرام کند. شرمین میگوید که دمیر این کار را کرده است.

غفور سریع به سمت عمارت می رود. او ماشین دمیر را در حال رفتن میبیند.

وقتی که داخل خانه می رود، کسی جز هامینه نیست. سپس پیش ثانیه آمده و موضوع را میگوید.

مراسم عروسی ایلماز و مژگان تمام شده و آنها به خانه می روند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 140 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 141  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *