خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 302

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 302 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 283

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 302

صبح در خانه تکین سر میز صبحانه، تکین میگوید که ایلماز و نباید از یکدیگر طلاق بگیرند و مژگان و کرمعلی در خانه او زندگی کنند، و ایلماز نیز هر زمان بخواهد میتواند برای دیدن کرمعلی بیاید و او را پیش برادرش نیز ببرد. ایلماز و هر دو این شرایط را می پذیرند و تصمیم میگیرند که هرچه زودتر پرونده طلاق را باز کنند و توافقی جدا بشوند.
در خانه دمیر، او زلیخا را صدا زده و با بغض و ناراحتی به او می‌گوید که او هرگز از عشق زلیخا منصرف نشده، اما بیخیال او می شود و زلیخا را طلاق میدهد. زلیخا با شنیدن این حرف شوکه و خوشحال می شود. دمیر اضافه میکند که او میتواند عدنان را ببرد، اما لیلا پیش او میماند و زلیخا هر زمان بخواهد میتواند لیلا را ببیند. زلیخا با ناراحتی و التماس از دمیر میخواهد که لیلا را از او جدا نکند، اما دمیر می‌گوید‌ که بعد از رفتن او، لیلا تنها دلخوشی و امید به زندگی او خواهد بود. زلیخا به ناچار می پذیرد. شرمین که به آنجا آمده، از داخل سالن حرفهای آنها را شنیده و شوکه می شود. شرمین بیرون رفته و خبر را به فسون میدهد. فسون نیز متعجب شده و می رود.
گولتن با خوشحالی پیش چتین می رود و می‌گوید که زلیخا و ایلماز بالاخره یه یکدیگر می رسند و ماجرا را تعریف میکند. چتین نیز خوشحال می شود. او از گولتن میخواهد که همین حالا برای گرفتن وقت عقد بروند تا بالاخره آنها نیز به یکدیگر برسند.
دمیر با ایلماز قرار گذاشته و حرفهایش را به او نیز می‌گوید‌. ایلماز با شنیدن خبر قبول طلاق از طرف دمیر خوشحال می شود. او می‌گوید که هر زمان دمیر بخواهد میتواند عدنان را ببیند. آنها با یکدیگر دست صلح میدهند.
بهیجه به شرکت پیش تکین می رود. او از تکین در مورد اموالی که باید به مژگان برسد سوال میکند و میگوید که هیچ سندی به اسم مژگان نیست. تکین عصبانی شده و می‌گوید که او خودش به فکر است و میداند که به عروس و نوه اش چگونه رسیدگی بکند و از او میخواهد که دخالت نکند و با عصبانیت او را بیرون میکند.
دمیر به بیمارستان می رود و میخواهد که تابلوی بخشی که به اسم زلیخا است را نصب کنند. مژگان او را میبیند و در مورد رضایت او به طلاق صحبت میکند. دمیر می‌گوید که بهتر است هر دوی آنها بپذیرند که نمی‌توانند مانع عشق زلیخا و ایلماز بشوند و از اول نیز ازدواج آنها اشتباه بوده است. او می‌گوید که دیگر دنبال تلاشی برای به دست آوردن زلیخا نیست، و از مژگان نیز میخواهد که این حقیقت را بپذیرد و ایلماز برای او نخواهد بود.
ایلماز در خانه، کرمعلی را بغل کرده تا با آن خداحافظی کند. او حاضر شده تا دنبال زلیخا برود.
زلیخا نیز در خانه، لیلا را محکم بغل کرده و آماده رفتن است. او با همه اعضای خانه خداحافظی میکند. ایلماز دنبال زلیخا می آید. زلیخا به همراه عدنان سوار ماشین ایلماز می شود و با گریه و ناراحتی از لیلا جدا می شود. دمیر با بغض رفتن آنها را نگاه میکند و به لحظات عاشقانه و روزهای آشنایی با زلیخا فکر میکند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 302 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 303 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *