خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 303

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 303 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 283

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 303

بعد از رفتن زلیخا، سودا به گلخانه می رود و از ثانیه میخواهد که برای او قهوه بیاورد. ثانیه با حرص به آشپزخانه رفته و قهوه درست میکند و داخل فنجان قهوه تف میکند. او سپس به گلخانه پیس سودا رفته و با حرص با او به خاطر تصاحب گلخانه هولیا بحث میکند و به او طعنه می زند. سودا عصبی شده و به او می‌گوید که مراقب حرف زدنش باشد. ثانیه هم‌چنان حاضر جوابی کرده و سپس بیرون می رود.
داخل ماشین زلیخا از دوری لیلا ناراحت است. ایلماز می‌گوید که جدایی از کرمعلی نیز برای او سخت بوده، اما آنها هر روز می‌توانند بچه ها را ببینند. او سپس زلیخا را سر یک زمین رو به دریاچه می برد که منظره زیبایی دارد. کمی بعد، یک ماشین آمده و خانمی از آن پیاده می شود. ایلماز رو را معمار معرفی میکند و آن خانم، نقشه خانه ای را که ایلماز قرار است آنجا بسازد را نشان میدهد . زلیخا خوشحال شده و از ایلماز تشکر میکند و میگوید که برای او همین که در کنار ایلماز باشد کافی است و فرقی نمیکند که طرح خانه و امکانات آن چگونه باشد. ایلماز سپس زلیخا را به خانه ای که قرار است تا زمان ساخت خانه خودشان زندگی کنند می برد. گولتن و چتین آنجا هستند و گولتن می‌گوید که از این به بعد آنجا و در کنار زلیخا خواهد بود. زلیخا خوشحال شده ‌و تشکر میکند. ایلماز تمام خانه را به زلیخا نشان میدهد. او سپس از خانه می رود تا زلیخا آنها باشد، تا بعد از طلاق بعد خیال راحت با یکدیگر باشند.
صبح روز بعد، ثانیه به عمد مقابل چشم سودا، با ماشین داخل گلخانه می رود و آنجا را خراب میکند. همه به سمت او می روند. ثانیه پیاده شده و می‌گوید که خوب است. او به دروغ میگوید که ترمز ماشین بریده شد و تقصیری ندارد. دمیر دستور میدهد که گلخانه را درست کنند. بعد از رفتن دمیر، سودا به ثانیه می‌گوید که خوب میداند او به عمد این کار را کرده است. ثانیه با پوزخند می‌گوید که حالا دیگر او نمی‌تواند در گلخانه هولیا باشد. سپس می رود.
شب، سودا یک لیست برنامه غذایی به آشپزخانه میدهد تا طبق آن غذا درست کنند. ثانیه بعد از دیدن لیست، با خونسردی آن را پاره میکند و به فادیک می‌گوید که قرار نیست طبق خواسته سودا عمل کنند.
دمیر با زلیخا تماس می‌گیرد و خبر میدهد که دنبال او می آید تا با هم به دادگاه بروند، زیرا میخواهد عدنان را ببیند.
در خانه تکین، مژگان کرمعلی را روی مبل می‌گذارد تا به آشپزخانه برود و برای او شیر بیاورد. هنگامی که او بلند می شود، کرمعلی زمین میخورد. مژگان شوکه شده و سریع بچه را بغل میکند و به بیمارستان می برد.
نظیره با نگرانی با ایلماز تماس گرفته و می‌گوید که اتفاقی برای کرمعلی افتاده و مژگان او را سریع به بیمارستان برده است. ایلماز با نگرانی سوار ماشین شده و با سرعت زیاد به سمت بیمارستان می رود.
زلیخا و دمیر در جاده هستند و به سمت دادگاه می روند تا طلاق بگیرند. زلیخا باورش نمی شود که بالاخره در حال طلاق گرفتن از دمیر است و آنها با رضایت و توافق قرار است طلاق بگیرند.
آنها در جاده‌ ایلماز را می‌بینند که با سرعت از کنارشان رد می شود. ایلماز کنترل خود را از دست داده و ناگهان به سمت دره می رود. دمیر و زلیخا شوکه می شوند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 303 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 304 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *