خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 77

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 77 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 77

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 77

دمیر از حرف تکین عصبانی می شود و با اسلحه او را تهدید میکند. همان لحظه، پلیس ها به عمارت می آیند و دمیر را به اتهام قتل سعید دستگیر می کنند.

هولیا و زلیخا شوکه می شوند. هولیا به شدت عصبانی است. تکین میگوید که او پلیس را خبر نکرده است، بلکه خودش از طریق پلیس متوجه قضیه شده است.

هنگامی که هولیا به سمت کلانتری می رود، با عصبانیت زلیخا را تهدید میکند که در این وضعیت به فکر فرار نباشد. زلیخا از این برخورد هولیا ناراحت می شود.

در کلانتری، دمیر را پیش دادستان می برند و او ادعا میکند که بیگناه است. دادستان بر اساس مدارک و شواهد، و بخاطر فرستادن افرادی برای قطع درختان زمین ایلماز و همچنین فهمیدن این موضوع که سعید برای دشمن دمیر جاسوسی می‌کرده، دمیر را متهم میداند و تا صدور رای دادگاه دستور بازداشت او را میدهد.

تکین و ایلماز به خانه خانواده سعید می روند و تسلیت میگویند. آنها خیلی بخاطر این اتفاق ناراحت هستند. تکین به ایلماز میگوید که آنها در مرگ سعید مقصر بوده اند زیرا باعث خصومت دمیر شده اند و او نیز از سعید انتقام گرفته است.

شرمین از وضعیت به وجود آمده خوشحال است و با همه آشنایان تماس میگیرد تا بتواند به طریقی است خبر را بدهد‌.

در خانه همه با زلیخا تماس می‌گیرند تا خبر دمیر را بگیرند

زلیخا کلافه می شود و تماس تلفن ها را نمی‌دهد.

غفور به خانه آمده و به ثانیه میگوید که در شهر همه در مورد دستگیری دمیر حرف می زنند.

او سپس پنهانی به ثانیه میگوید که در صورت محکوم شدن دمیر، کارهای مزرعه به او سپرده خواهد شد و از این بابت خوشحال می شود.

هولیا به خانه برگشته و کمی بعد وکیل پیش او می آید و خبر میدهد که تا زمان دادگاه دمیر بازداشت می شود.

هولیا به شدت عصبانی شده و میگوید که آنها حق ندارند دمیر را زندانی کنند. وکیل میگوید که دادستان جدیدی آمده که خانواده‌ یامان را نمی‌شناسد و بین مردم فرق نمی‌گذارد. سپس میگوید هرکاری که از دستش بر بیاید انجام میدهد.

ایلماز برای تکین از روزی که در خانه دمیر دستگیر شده بود تعریف میکند و میگوید بخاطر کاری که آنها با او کردند، از دستگیری دمیر خوشحال است زیرا او به سزای اعمالش رسیده است.

اما با این حال هنوز هم نمیداند که چه بر سر زلیخا آمد که بعد از دستگیری او تا این حد عوض شد و او را کنار گذاشت.

 

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 77 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 78  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *