خلاصه داستان سریال ترکی روزگارانی در چکوروا قسمت 80

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 80 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 80

سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 80

مژگان به خانه تکین می رود و تکین و ایلماز از او استقبال میکنند.

آنها هنگام شام با یکدیگر آشنا شده و تکین متوجه می شود که ایلماز در مورد اتفاقاتی که برای او افتاده، با مژگان صحبت کرده است.

بعد از رفتن مژگان، تکین با ایلماز صحبت میکند و ایلماز میگوید که او نتوانسته موضوع زلیخا را به مژگان بگوید.

تکین میگوید که او باید قبل از اینکه مژگان از جای دیگری بشنود، خودش این موضوع را به او بگوید، زیرا دیر یا زود این قضیه را خواهد فهمید و بهتر است کدورتی پیش نیاید.

روز بعد، هولیا به غفور میگوید که حقوق او و ثانیه را دو برابر خواهد کرد و قبل از تسلیم شدن او سند زمین و خانه را به اسم او میکند.

غفور از هولیا زمان می خواهد تا فکر کند، اما هولیا میگوید که او سریع باید خبر بدهد زیرا در غیر این صورت فرد دیگری را برای این کار پیدا میکند.

غفور و ثانیه به زمینی که قرار است برای آنها باشد می روند.

آنها رویا بافی میکنند و خودشان را در اینده در حالی که خانم و آقای خانه شده اند و خدمتکاران زیادی دارند تصور می‌کنند.

ثانیه بخاطر دوری از غفور ابراز دلتنگی و ناراحتی میکند اما در نهایت به نظرشان این سختی ارزش دارد.

هولیا به زندان می رود و به دمیر میگوید که غفور قرار است به جای او جرم را گردن بگیرد تا دمیر آزاد بشود.

دمیر با شنیدن این حرف عصبانی می شود و می گوید که او جرمی انجام نداده است و اجازه نمی‌دهد کسی به جای او خودش را معرفی کند.

سپس با عصبانیت به سلول برمی‌گردد.

داخل شهر، چتین در یکی از قهوه خانه ها به صورت اتفاقی از حرفهای دو نفر متوجه می شود که بکیر، پسر دایی سعید مظنون به قتل اوست و ساعت سعید نیز در دست او دیده شده است. چتین کسی را که چنین حرفی می زد، پیش تکین می برد.

او برای تکین تعریف میکند که بکیر به سعید بدهکار بوده و برای همین او را کشته است.

تکین افرادش را سراغ بکیر می فرستد. سپس به زور و تهدید از او اعتراف میگیرد و با پلیس تماس میگیرد تا برای دستگیری او بیایند.

ایلماز با این کار تکین مخالف است و می‌گوید که دمیر نباید آزاد بشود زیرا گناهان زیادی انجام داده و باید تقاص پس بدهد.

تکین میگوید که در این مورد دمیر بی گناه است و او باید آزاد شود. ایلماز از این کار تکین عصبی می شود و با او بحث میکند.

هولیا به غفور میگوید که دمیر قبول نکرده که او جرم را گردن بگیرد. غفور و ثانیه که خودشان را آماده کرده بودند، جا می‌خورند.

تکین به خانه پیش هولیا می رود و خبر میدهد که مجرم واقعی را پیدا کرده و به پلیس تحویل داده است و دمیر بی گناه است.

هولیا خوشحال شده و می‌گوید که او دمیر را نجات داده و حالا او مدیون تکین است.

تکین میگوید که درست است که دمیر با بی انصافی او را بیست سال به زندان انداخته، اما او مثل دمیر نیست و چنین کاری با او نمیکند.

دمیر آزاد شده و به خانه برمیگردد. او بخاطر اینکه هولیا قاتل بودنش را باور کرده بود عصبانی است.

هولیا به روی او می آورد که متوجه شده است که او بیست سال تکین را به زندان انداخته و علیه او اقدام کرده است.

دمیر این کار را محافظت از خانواده خود دانسته و با عصبانیت از زلیخا میخواهد وسایلش را جمع کند، زیرا دیگر نمیخواهد در آن خانه به همراه هولیا زندگی کنند.

میدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 80 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال روزگارانی در چکوروا قسمت 81  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *