خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 136

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 136 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 92

سریال زن قسمت 136

سوات به خانه می رود و به شیرین می گوید که هم به خاطر نجات جان دختر و نوه هایش مدیون اوست و هم به خاطر اینکه با ان عکس ها باعث خراب شدن رابطه دخترش و سارپ می شود مدیون اوست چون فقط به خاطر خوشحالی دخترش بوده که سارپ را تحمل میکرده.

شیرین لبخندی می زند و بعد هم از او کارت اعتباری اش را می گیرد تا باز هم برای خودش لباس بگیرد!

پیرل به هتل و پیش سارپ برمی گردد. سارپ از دیدن او خیلی خوشحال می شود اما پیرل به سردی به او نگاه می کند و توجهی به او ندارد و زود می رود تا بخوابد.

ژاله با دیدن بهار که آرایش کرده و زیبا شده از او تعریف می کند.

جیدا با فضولی از او می پرسد که چرا از موسی که مرد خیلی خوبی است طلاق گرفته و ژاله می گوید: «واسه اینکه آدمای بیکار موضوعی واسه حرف زدن داشته باشن. واسه اینکه هرکی به من رسید به خودش اجازه بده که درمورد طلاقم ازم بپرسه! » و می رود.

بهار به جیدا می گوید که جواب ژاله حقش بوده!

ژاله به بهار می گوید که ممکن است کمی مرخص شدنش طول بکشد و بهار که ذوق داشته امروز و زودتر مرخص شود کمی توی ذوقش می خورد.

انور و خدیجه دیگر پولی ندارند و خدیجه می گوید که بهتر است از حساب روز مبادایشان پول بردارند و چاره ای ندارند.

آنها به خانه بهار می روند و کمی هم خرید می کنند.

خدیجه و ییلز با کمک هم خانه را حسابی تمیز می کنند.

ییلز از آنها می پرسد که زنده بودن سارپ را کی به بهار بگویند و خدیجه می گوید که انور گفته بهتر است امروز بعد از خوابیدن بچه ها این موضوع را به بهار بگویند.

آنها کمی نگران این قضیه و واکنش بهار هستند.

همان موقع عارف به در خانه می آید و ییلز به او می گوید که شب می خواهند قضیه سارپ را به بهار بگویند و بهتر است او هم خبر داشته باشد.

عارف اعتراض می کند که بگذارند چند روز بگذرد تا بهار به خودش بیاید و ییلز می گوید: «آره واسه تو که بد نمیشه. فهمیدی شوهرش زنده ست و از فرصت سواستفاده کردی و خواستگاری کردی! »

عارف عصبانی می شود و منظور او را می پرسد بعد هم داخل خانه شده و با بغض رو به انور و خدیجه می گوید: «شما همتون فکر میکنین من فرصت طلبم؟ »

خدیجه و انور چیزی نمی گویند و عارف ادامه می دهد: «چیو میخواین بگین؟ یارو رفته با کس دیگه ازدواج کرده و الانم قاطی مافیا شده! شما دلتون میاد نیسان و دوروک با همچین بابایی روبرو بشن؟ اصلا اگه من میدونستم طرف تو سربازی بوده و گفتن مرده و یهو پیداش شده بخدا میکشیدم کنار اما الان امکان نداره کنار بکشم. من تا اخرش هستم! » و با ناراحتی آنجا را ترک می کند.

پیرل رو به لیلا با ناراحتی می گوید: «شوهرم هیچ وقت منو دوست نداشته. همیشه من بودم دوسش داشتم…. اگه جای من یه زن مغرور بود همون اول ترکش میکرد چون زنای مغرور رفتارای اینجوری رو تحمل نمیکنن. اما من نگهش داشتم… میدونی منم قبل سارپ یه زن مغرور بودم…. »

عارف به دیدن بهار می رود و به او می گوید که چقدر زیبا شده. جیدا با ذوق به آنها خیره می شود و بهار خجالت زده می شود. کمی بعد دکتر بهار همراه ژاله می آید و می گوید که بهار همین الان می تواند مرخص بشود.

بهار خیلی خوشحال می شود و در مسیر و در ماشین می گوید: «من این روزا خیلی به آدمای عادی فکر میکردم… فکر میکردم من ازشون جدا شدم و دیگه نمیتونم مثل اونا زندگی کنم و حسرتشو میخوردم اما الان انگار یه زندگی جدید رو شروع کردم…. » عارف با لبخند به حرف های او گوش می دهد.

خدیجه و ییلز همه چیز را آماده کرده اند که بهار از راه می رسد همه با خوشحالی بهار را در آغوش می گیرند و بچه ها هم همراه انور از مدرسه از راه می رسند و بهار را در آغوش می گیرند. نیسان وقتی می بیند که دیگر کبودی ای در بدن مادرش نیست خیلی خوشحال می شود.

بهار از اینکه داخل خانه ی خودش است بی نهایت خوشحال است. نیسان قصد دارد به بهار بگوید که سارپ را دیده است و بهار هم متوجه می شود که او چیزی می خواهد بگوید.

همه با نگرانی به نیسان چشم می دوزند و نیسان هم به بقیه نگاه می کند و می گوید که می خواهد چیز مهمی را به مادرش بگوید و بهار هم منتظر به او نگاه می کند..

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 136 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 137 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *