خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 193

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 193 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال زن قسمت 193

خدیجه برای اینکه امره و شیرین بیشتر به هم نزدیک بشوند از شیرین می خواهد به امره زنگ بزند و او را هم برای شام دعوت بکند که باعث تعجب خود شیرین هم می شود و از مادرش دلیلش را می پرسد.

خدیجه می گوید: «گفتم اینجوری وقتی بیاد اینجا بدونیم اگه ایدیل چیزی در مورد سوات به امره گفته باشه… »

شیرین از اینکه مادرش انقدر نگران و به فکرش است لبخندی می زند.

شب با امدن امره، همه دور میز شام جمع می شوند.

امره در مورد این که در روستا به مادر جیدا هم سر زده اند می گوید که باعث می شود غذا در گلوی خدیجه بپرد و توجه بهار را جلب بکند.

بعد امره در ادامه حرفش می گوید که مادر جیدا در خانه نبوده و نتوانسته با او دیداری داشته باشد که خیال خدیجه راحت می شود.

بعد از شام بهار ظرف ها را برمیدارد تا بشورد او از مادرش می پرسد که چرا ماشین ظرفشویی شان را هنوز از تعمیری نگرفته اند؟

شیرین پوزخندی می زند و می گوید: «آره! واسین تا بیاد! » و بهار هم می فهمد که ماشین ظرفشویی ای که انور و خدیجه به دروغ گفته بودند برای آنها خریده اند را در واقع نخریده بودند و مال خودشان را به بهار داده بودند.

بهار از این بابت ناراحت و شرمنده می شود و وقتی سارپ موضوع را می فهمد می گوید که خودش به جبران کاری که آنها کرده اند ماشین ظرفشویی نو و تازه ای برای خدیجه و انور خواهد خرید.

جیدا عارف را برای شام به خانه اش دعوت کرده.

عارف از او می پرسد بحثش با بهار سر چه است و جیدا با اینکه دلش نمی خواهد بگوید اما با اصرارهای عارف می گوید که دوست ندارد بهار با سارپ در یک خانه باشد در حالی که ییلز به خاطر او مرده.

عارف با عصبانیت می پرسد: «جیدا اون مرتیکه با بهار تو اون خونه ست؟! » جیدا دستپاچه می شود و تایید می کند. عارف خیلی عصبانی می شود و خانه ی او را هم ترک کرده و با حالی خراب و بغضی در گلو به بهار فکر می کند…

وقتی بچه ها وقت خوابشان رسیده، ناگهان دوروک به یاد می آورد که هنوز در جبه را باز نکرده اند و اصرار می کند تا جعبه را باز بکنند.

شیرین هم از یک طرف مدام اصرار می کند و حتی با وجود مخالفت انور و بهار بلند شده و جعبه را از اتاق می آورد و وسط اتاق می گذارد و منتظر می ماند تا بهار جعبه را باز بکند. بهار وقتی نگاه های منتظر را می بیند بالاخره در جعبه را باز می کند و دوروک وقتی لباس های جشن ختنه سورانش را که نظیر برای او فرستاده داخل آن می بیند خوشحال می شود و خیال بهار هم راحت می شود.

پیرل در خانه دنبال گوشی اش می گردد که سوات می گوید گوشی صفحه اش شکسته بود برای همین کلا آن را برای تعویض داده است و حتی قصد دارد شماره اش را هم عوض بکند تا دیگر کوچکترین ارتباطی هم با سارپ نداشته باشد.

پیرل عصبانی می شود و به پدرش می گوید که باید گوشی را برایش پس بگیرد.

سوات دلیل این همه اصرار او را می پرسد و پیرل می گوید: «چون عکس های سارپ و شیرین داخل اون گوشیه! » سوات می پرسد: «تو میخوای اونارو برای بهار بفرستی درسته؟! » پیرل سکوت می کند.

شیرین به اتاق ایدیل می رود و دنبال سشوار می گردد و بعد وقتی می خواهد از اتاق خارج بشود، ایدیل از او می خواهد بماند چون مسئله ای هست که قصد دارد بگوید.

شیرین پوزخند می زند و می گوید: «میدونم دردت چیه! حالا که زمیناتون فروخته نشده میخوای همون پولی که پرت کردی و ازم نخواستی رو پس بگیری! اما کور خوندی. »

ایدیل لبخندی می زند و می گوید: «بدون اینکه نیازی باشه قراره بهم بیست هزارتا بدی! »

شیرین جا می خورد و می پرسد چرا باید همچین کاری بکند و ایدل می گوید: «برای این که امره رو به جیدا ندی! چون امره بابای بچه ی جیداست! »

شیرین اول کمی جا می خورد و بعد با صدای بلند می خندد که باعث تعجب ایدیل می شود و شیرین می گوید: «برو بگو! فکر کردی واقعا واسم مهمه؟! »

ایدل تعجبش بیشتر می شود و می پرسد: «یعنی تو امره رو دوست نداشتی؟ پس کی واست مهمه؟ »

شیرین لبخند کشداری می زند و ایدیل می گوید: «سارپ؟ تو هنوز سارپ رو دوست داری؟ » شیرین با نگاهش جواب او را می دهد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 193 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 194 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم