خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 166

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 166 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 92

سریال زن قسمت 166

بهار صبح بچه ها را بیدار می کند تا برای خوردن صبحانه پایین بروند اما نیسان می گوید دلش نمی خواهد پایین برود و دوست دارد در کنار مادرش و دوروک همینجا صبحانه بخورند چون فکر می کند پدرش دوستش ندارد. بهار می گوید: «اینجوری نگو. باباتون خیلی خیلی دوستتو نداره. »

بعد هم بهار پایین می رود و به سارپ می گوید: «امنیت بچه ها از همه چی مهمتره و به خاطر اونا میخوام تو آرامش باشیم. برای همین نه با تو و نه با زنت هیچ دشمنی ای ندارم. به اون هم این خبرو بده. در ضمن بهش بگو که هیچ نظری رو شوهرش ندارم! » سارپ به سمت او برمی گردد و می گوید: «به خاطر عارف؟! »

بهار هم می گوید: «به تو ربطی نداره! »
کامیل سراغ عارف می رود و می گوید: «مگه قرار نبود جیدا بدهی های مغازه ی منو پرداخت کنه. بهش بگو این سند ها رو امضا کنه تا ازش مطمئن باشم. »

عارف هم به ناچار خودش سندها را امضا می کند و می گوید: «الان بدهی من شد! برو! » کمی بعد هم پلیس سراغ عارف می آید و می پرسد: «بهار چشملی هنوز نیومده؟

چون هنوز برای بازجویی نیومده اومدیم دنبالش. » عارف هم می گوید که خبری از بهار ندارد.

انور برای شیرین پیش دوست پارچه فروشش کار پیدا کرده و خودش هم تصمیم می گیرد دنبال کار برود چون از وقتی خیاط جدید به محله امده، کسی سراغ او نمی آید. اما شغلی مناسب خودش پیدا نمی کند.
ایدیل که مادرش او را به خاطر بی بند و باری هایش بیرون از خانه انداخته، شب را پیش پسرعمویش می ماند.

اما امره از این که او را در خانه راه داده پشیمان است. ایدیل هم که از جیدا خوشش نمی آید به آشپزخانه می رود و به او باز متلک می اندازد و می گوید: «تو نبودی بچگیات امره رو دوست داشتی؟ »

جیدا کمی خجالت می کشد اما زود می گوید: «اون موقع بچه بودیم! »

بعد انور برای دیدن خدیجه به کافه می آید و پیشنهاد می دهد تا اتاقی که در خانه شان خالی است را به کسی اجاره بدهند چون دستشان تنگ است. امره فکری می کند و فورا با خدیجه و انور صحبت می کند تا ایدیل را قبول کنند. اما جیدا به خدیجه می گوید که ایدیل مایع دردسر است و حالا علاوه بر شیرین مجبورند او را هم تحمل بکنند.

خدیجه از این حرف او دلخور می شود و جیدا با حرص و بدون اینکه متوجه بشود، دستش را عمیق می برد. خدیجه کمکش می کند تا با هم به بیمارستان بروند.

پریل عمدا در اتاق را باز می گذارد و شارژر را هم در دسترس می گذارد. دوروک وقتی در اتاق او را باز می بیند واردش می شود و شارژر را هم برمیدارد.

نیسان و دوروک متوجه ان می شوند و بهار با عجله دوروک را به بهانه ای به اتاق خودشان می برد و نیسان هم دنبالشان می رود. بهار فورا گوشی را به شارژ می زند و به جیدا زنگ می زند.

اما گوشی جیدا در آشپزخانه مانده و امره با دیدن اسم بهار، گوشی را جواب می دهد و خودش را هم معرفی می کند و در آخر به بهار تسلیت می گوید. بهار شوکه می شود و منظور او را می پرسد. امره که تازه فهمیده بهار از چیزی خبر نداشته دستپاچه می شود و بریده بریده می گوید: «من قاطی کردم. بهتره با خود مادرت اینا صحبت کنی بهار. » بهار می پرسد:« ییلزه آره؟ به خاطر اون گفتی؟ »

و یاد خوابی که دیده بود می افتد و گوشی را قطع می کند گریه می کند. وقتی بچه ها از حالت های مادرشان می ترسند، بهار انها را بیرون از اتاق می اندازد و بعد از ته دل فریاد می زند و گریه می کند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 166 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 167 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *