خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 194

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 194 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 178

سریال زن قسمت 194

سوات از پیرل می خواهد که بیخیال عکس ها بشود و می گوید که با فرستادن عکس ها به بهار چیزی عایدش نمی شود.

اما پیرل منتظر می ماند تا گوشی به دستش برسد. همان شب گوشی را برای پیرل می آورند و او با دیدن عکس ها که دست نخورده اند خوشحال می شود.

سوات سعی می کند گوشی را از او بگیرد تا عکس ها را پاک بکند اما پیرل فریاد می زند و با گریه می گوید: «میخوام ببینن چون تو دلم یه کینه ای دارم… میخوام زندگی اونا هم نابود بشه. »

بعد کمی آرام می شود و می گوید: «اما بعد به بهار و سارپ و نیسان و دوروک و اتفاق هایی که سرشون اومد فکر میکنم و منصرف میشم. از خودم خجالت میکشم اما دوباره اون خشم و کینه برمیگرده… دوباره و دوباره.. »

سوات او را در آغوش می گیرد تا آرامش بکند و می گوید: «پیرل تو نمیتونی بازم با سارپ زندگی کنی. اونم با شرایط الانش اصلا نمیتونی دووم بیاری. خوب فکر کن. به خودت و بچه هات فکر کن. » پیرل بدون حرفی به اتاقش برمی گردد.

صبح سوات قراردادی به مونیر می دهد تا به دست سارپ برساند و اینگونه تمام دارایی سارپ به اسم سوات می شود.

مونیر ناراحت می شود و کمی مردد می پرسد: «یعنی هیچی نمیخواین برای سارپ بذارین؟ اون همه اینارو خودش به دست آورده. تازه اگه بفهمه نظیر این شرط رو نذاشته بود و ما از خودمون بهش گفتیم، به نظرتون بد نمیشه؟ »

سوات به بدگمانی به او خیره می شود و می گوید: «کی میخواد بهش بگه؟ ها؟! من نمیذارم اون همه پولی که از طریق من به دست اورده رو واسه زن و بچه هاش خرج بکنه! »

بعد هم پیرل پاکتی را به مونیر می دهد و می گوید که فقط آن را به دست بهار برساند.

نظیر به دوروک فکر می کند. شبی که او به عکس های مرت خیره شده بود، دوروک به او گفته بود که مرت هم ممکن است مثل پدرش بمیرد اما بعد پیششان برگردد و رو به عکس مرت می گوید: «دلم برات خیلی تنگ شده دیگه بیا… »

نظیر گریه اش می گیرد و بعد توجه دوروک به عکسی از مرت با لباس مخصوص جشن ختنه اش گرفته شده جلب می شود و از نظیر می خواهد تا لباسی عین این لباس برای او هم هدیه کند. نظیر هم با خوشحالی قبول کرده بود….

وقتی سارپ بچه ها را به مدرسه می رساند، نیسان در مورد عارف حرف میزند که باعث میشود لبخند از روی لب های سارپ محو بشود و نیسان متوجه این می شود و ناراحت می شود.

سارپ وقتی ناراحتی او را می بیند، جلوی بچه ها زانو می زند و میگوید: «بچه ها میخوام بدونین به خاطر کسی که دوستش دارین اما من ازش خوشم نمیاد، نباید ناراحت بشین باشه؟ »

نیسان منظور او را خوب متوجه می شود و این را به دوروک هم می گوید. دوروک هم تمام مدت شعری با مضمون: عارف مارو دوست داره.

ما هم عارف رو دوست داریم. میخواند!

بهار و خدیجه سوار اتوبوس می شوند تا به محل کارشان بروند. آنجا خدیجه به بهار می گوید: «دنبال چیزی که قلبت میخواد برو. اصلا به بقیه فکر نکن. اگه انتخابت سارپه یا عارف، با هرکدوم خوشحالی و به صلاحته همونو انتخاب کن دخترم… » بهار از فهم مادرش دلگرم می شود.

امره با دسته گلی که برای کافه خریده وارد آنجا می شود و بعد به آشپزخانه پیش جیدا می رود. او به جیدا خیره می شود و می گوید: «وقتی رفتیم روستا یه سر هم به مادرت اینا زدیم. » جیدا خشکش می زند و امره ادامه می دهد: «اما اونجا نبودن. به خاطر پسر بچه رفته بودن بیمارستان. »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 194 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 195 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *