خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 199

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 199 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 178

سریال زن قسمت 199

مونیر قبول می کند که اتاقی را که یوسف می گوید نگاهی بیندازد.

خانه دقیقا طبقه بالایی بهار است و مونیر با دیدن وضع ناجور آن کمی تعجب می کند.

اما عکس آن را می اندازد تا به سارپ نشان بدهد و نظر او را بپرسد. سارپ هم با اینکه از وضع خانه خوشش نمی آید ولی به خاطر اینکه به بچه ها نزدیک باشد قبول می کند و می گوید: «ولی من میدونم اون قهوه چی عمرا بذاره من اونجارو بگیرم. چون آپارتمان مال اونه. »

مونیر جواب می دهد: «نه اون خونه مال باباشه و طرف قراردادمون اونه. تا وقتی هم که کامل نرفتی تو خونه نباید به بهار خانم چیزی بگی ممکنه قبول نکنه. » و سارپ حرف او را قبول می کند.

بهار دوباره به جیدا زنگ می زند تا از او خبری بگیرد. جیدا می گوید که به خانه برگشته و بهار می رود تا به او سر بزند. یوسف وقتی بهار را می بیند به او می گوید: «دیدی عارف لنگ تو نبود رفت با کسی کخ تحصیل کرده و با سواده! » بهار می پرسد: «قیسمت خانم رو میگِی؟ » و تعجب می کند.

یوسف دلیل تعجبش را می پرسد و بهار می گوید: «آخه اون دفعه عارف رو داداش صدا کرد! » و یوسف جا می خورد.

وقتی بهار در خانه ی جیدا را می زند، جیدا با خوشحالی او را در آغوش می گیرد و می گوید: «مگه من میتونم از دست تو عصبانی بمونم آخه؟ » و داخل راه می دهد.

آنها کمی در مورد امره و وضعیت پیش امده صجبت می کنند و جیدا با اینکه بغض کرده لبخند میزند و می گوید که به او هم حق می دهد اما قصد دارد باز هم به پاویون برگردد چون باید برای آردا پول بفرستد. کمی بعد آن دو از خانه بیرون می زنند و جیدا هم در مورد عارف می پرسد.

بهار می گوید: «اگه سارپ برنمیگشت من با عارف میموندم و اتفاقا خوشبخت هم میشدم اما به خاطر بچه ها نمیتونم. ممکن بود به خاطر اینکه باباشونو نخواستم و عارف رو انتخاب کردم، تا اخر عمرشون از عارف متنفر بمونن و من رو هم نبخشن… »

جیدا به او هم حق می دهد و در آخر بهار به او می گوید: «من زن رئیس ییلز رو دیدم. بهم گفت که تو همه بدهیتو پرداخت کردی.

خیلی باعث تعجبم بود. » جیدا هم تعجب می کند و می گوید: «یعنی چی؟ من که یه قرونم به اون ندادم.. »

و بعد سراغ عارف می رود و می گوید: «عارف تو بدهی منو پرداخت کردی؟ » عارف سعی می کند وانمود بکند که کار او نبوده اما جیدا می گوید: «تو از کجا این پول رو آوردی عارف؟ »

یوسف دخالت می کند و با سرزنش می گوید: «معلومه پسره ی احمق ماشینش رو فروخته. بهار کم بود به بقیه هم برس! »

جیدا از لحن او خوشش نمی آید و به سمتش رفته و او را کتک می زند. بعد هم وارد خانه می شود و با لبخند و بغض به قاب عکس پسرش خیره می شود و می گوید: «دیدی پسرم… مامانت تنها نیست… » بعد هم موهایش را تا گردن کوتاه می کند.

سر میز شام، انور می گوید که حالا باید بدهی ای که شیرین به سوات دارند را بدهند. بهار می پرسد که شیرین چه ربطی به سوات دارد و همه سکوت می کنند! کمی بعد شیرین از سارپ می پرسد که کجا خانه گرفته و کدام محله می رود؟

سارپ زیاد جواب او را نمی دهد اما شیرین دست بردار نیست و وقتی سارپ به بچه هایش می گوید که آنها را به کمپ و طبیعت خواهد برد، شیرین می گوید: «منم میام! دوست دارم با شوهر خواهرم وقت بگذرونم! »

بهار که تا آن موقع سکوت کرده بوده، از بچه ها می خواهد به اتاق بروند و بعد رو به همه می گوید: «همین الان هر چیزی که شده رو در موردش حرف میزنیم تا دیگه دروغی نباشه! »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 199 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 200 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *