خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 205

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 205 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 178

سریال زن قسمت 205

نیسان و دوروک با رفتن سارپ همراه پلیس ها، گریه می کنند و پدرشان را بهانه می کنند.

عارف سعی می کند آرامشان کند و بعد هم فورا تاکسی می گیرد تا بچه ها را پیش مادرشان ببرد.

شیرین و جیدا مشغول تزئین حیاط هستند که امره به شیرین زنگ می زند و شیرین برای اینکه به جیدا حرص بدهد با صدای بلند شروع به صحبت با امره می کند.

امره از او می خواهد تا با هم بیرون بروند اما شیرین قبول نمی کند. جیدا که ناراحت شده، زود از شیرین فاصله می گیرد و شیرین با هیجان به امره می گوید: «امروز جشن ختنه ی دوروکه. پسر تو ختنه شده؟ اصلا خبر داری؟ راستی جیدا خیلی ناراحت بود میگفت کاش پسر منم امروز به این جشن میومد. هرچند نمیدونم بتونه بیاد یه نه چون شنیدم مریضه! »

و پیش خودش از این که امره را ناراحت کرده می خندد. امره که از شنیدن این حرف ها حسابی ناراحت شده فورا سوار ماشینش می شود تا به روستای کوچکشان برود.

وقتی عارف به خانه می رسد ، بهار از دیدن چشمان گریان بچه ها متعجب می شود و عارف به او توضیح می دهد که سارپ را پلیس گرفته و دلیلش را هم نمی داند.

بهار از این که بچه ها در چنین روزی ناراحت هستند خیلی دلخور می شود. اما دوروک می گوید: «میدونم که بابام خیلی زود برمیگرده. »

و مدام دم در می رود و کوچه را نگاه میکند تا خبری از پدرش بشود. بهار بچه ها را به خدیجه می سپرد و سعی می کند از عارف اطلاعات بیشتری از این که چطور سارپ را برده اند بپرسد که شیرین هم حرف ها را می شنود و به سمت آنها می رود و با نگرانی جویای حال سارپ می شود و می گوید: «ِیعنی چیکار میتونه کرده باشه؟ »

بهار با عصبانیت می گوید: «شاید به یکی تهمت تجاوز زده و باعث شده پرت شه تو دریا، یا شاید پول هایی که متعلق به اون نیست رو با خیال راحت خرج کرده. میدونی میتونیم ازت شکایت کنیم نه؟ »

شیرین خودش را نمی بازد و می گوید: «برو شکایت کن. ببین از زیرش چه جرم هایی میزنه بیرون! مثلا این که سارپ پسر نظیر رو کشته و سال ها با هویت جعلی زندگی کرده! برو شکایت کن! »

بهار از بحث کردن با او خسته شده و به سمت آشپزخانه می رود. شیرین هم رو به عارف می گوید: «چقدر با سارپ صمیمی شدی که بچه هارو به تو میسپرده نه؟! »

عارف چیزی نمی گوید تا بحث بالا نگیرد. بعد هم به قسمت زنگ می زند تا بتواند برای سارپ کاری بکند چون طاقت دیدن ناراحتی بچه ها را ندارد. قیسمت با خوشحالی به عارف می گوید: «تو بهم گفتی سارپ رو از سر راهت بردارم منم تو پرونده های قدیمیش یه چیزی پیدا کردم تا تو زندون بمونه!»

عارف عصبانی می شود و فریاد می زند: «ِیعنی چی؟ مگه من ازت اینو خواستم؟

میدونی بچه ها چقدر ناراحت شدن. قیسمت برو ببین میتونی غلطی که کردی رو درست کنی! » قیسمت از او معذرت خواهی می کند و به سمت اداره پلیس می رود. عارف از این که جرم سارپ چه بوده و این که جنازه مادرش که به قتل رسیده پیدا شده چیزی نمی گوید.

شیرین مدام روی اعصاب بهار راه می رود که انور سر او داد میزند و از او می خواهد تا آخر جشن بیرون باشد. شیرین هم ناراحت شده و به اتاقش می رود. خدیجه سراغ شیرین می رود تا از حال او جویا بشود که یک بسته قرص دست او می بیند و می فهمد که می خواسته خودکشی کند. شیرین با ناراحتی ساختگی می گوید: «هیشکی منو تو این خونه نمیخواد! »

خدیجه در آغوشش می گیرد و می گوید: «این چه حرفیه دخترم؟ تو پاره تنه مایی… »

و به آشپزخانه می رود و در حالی که گریه می کند این موضوع را به بهار و جیدا می گوید.

شیرین هم با خیال راحت آدامس هایی که شکل قرص است را می جوئد و زیرلب می خندد.

بهار به خدیجه قول می دهد تا با انور صحبت کند تا از دل شیرین در بیاورد و همین کار را هم می کند. انور هم با این که از ته دلش نیست از شیرین معذرت خواهی می کند و از او میخواهد تا قرص ها هم دور بریزد. شیرین جلوی چشم همه بسته ی قرص هارو درون سینک خالی می کند.

انور سراغ خدیجه که هنوز هم ناراحت و نگران شیرین است می رود و می گوید: «خدیجه اون نمیخواست خودکشی کنه باید اینو بدونی. اما به خاطر تو من دیگه کاری نمیکنم تا اون ناراحت بشه. » بهار و جیدا هم به خاطر خدیجه قبول می کنند تا با شیرین بحث نکنند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 205 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 206 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

4 دیدگاه‌

  1. ربابه گفت:

    سلام
    وقتتون بخیر و سلامتی. چرا دیگه خلاصه داستان سریال زن رو نمیزارین؟

  2. . گفت:

    لطفا ادامه این سریال زیبارو برامون زحمت بکشین چرا دیگه ادامشو نمیزارین

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *