خلاصه داستان سریال ترکی زن قسمت 97

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی زن (کادین) قسمت 97 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

خلاصه سریال ترکی زن قسمت 92

سریال زن قسمت 97

ماشین لباس شویی بهار هم خراب شده و پول تعمیرش زیاد است.

برای همین او ترجیح می دهد لباس شویی جدید بخرد و انور می گوید که به گونه ای حلش می کنند. وقتی بهار می خواهد لباس ها را دستی بشوید، بچه ها که نگران سلامتی او هستند کمکش می کنند.

سارپ لونت را به جای خلوتی می برد تا با هم کمی حرف بزنند.

سارپ به او می گوید: «تعریف کن ببینم چرا به خاطر اینکه این عکسو دستم برسونی این همه به خودت زحمت دادی؟! »

لونت می گوید: «من از چیزی خبر ندارم. دوست دخترم ازم خواست. اسمش شیرین ساری کادیه. »

سارپ با دقت به حرف های او گوش می دهد و بعد پوزخندی می زند و می گوید: «جز شیرین کی میتونست باشه! روانی! چرا میخواست منو پیدا کنه؟ »

لونت می گوید: «فکر کنم میخواسته یه چیز مهمی رو بهتون بگه. »

سارپ می پرسد چه چیزی؟ و لونت به فکر فرو می رود و یاد حرف های شیرین می افتد اما می گوید نمیدانم… سارپ می گوید: «من نمیتونم مستقیم با شیرین در ارتباط باشم چون ممکنه جونش به خطر بیفته. برای همین از طریق تو باهاش ارتباط میگیرم. »

بعد هم شماره اش را در گوشی لونت ذخیره می کند.

مونیر، شیرین را در جایی زندانی کرده است و از او می خواهد به خدیجه زنگ بزند و بگوید که امشب را در خانه ی دوستش می ماند.

شیرین به خدیجه زنگ می زند و این را می گوید و بلافاصله بعد از قطع کردن گوشی با گریه و التماس از مونیر می خواهد که او را آزاد کند و قسم می خورد دیگر اسم سارپ را هم نیاورد.

مونیر جلو می رود و می گوید: «مامانتو بیشتر دوست داری یا باباتو؟ »

بعد هم مانیتورهایی را که تصویر خدیجه و انور را نشان می دهد روشن می کند و شیرین با بهت به تصویرها خیره می ماند.

مونیر می گوید: «یکیشو انتخاب کن. اگه انتخاب نکنی زمان میگذره و خودمون مجبور میشیم انتخاب کنیم… »

شیرین از او خواهش می کند که کاری به کار پدر و مادرش نداشته باشد اما مونیر به او توجهی ندارد.

از طرفی لونت به شیرین زنگ می زند و وقتی می بیند او جواب نمی دهد به خدیجه زنگ می زند.

خدیجه می گوید که شیرین پیش الیف است و لونت به الیف هم زنگ می زند و وقتی می بیند شیرین انجا هم نیست نگران می شود.

دوروک ناراحت است که لباسی برای عروسی جیدا ندارد بپوشد.

او بهانه می گیرد و انور به او می گوید که قول می دهد برایش لباس زیبایی بدوزد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال زن  قسمت 97 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال زن (کادین) قسمت 98 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *