خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۴۷ + زیرنویس و دوبله

ییلدیز به حیاط می رود تا از موقعیت ییعیت مطمئن شود. او کمی با ییعیت صحبت کرده و به او میفهماند که شاهیکا آدم بدی است و از او به عنوان مهره ای برای مقاصد خودش استفاده میکند. ییعیت به حرفهای ییلدیز اهمیتی نمیدهد و از شاهیکا دفاع می‌کند.

 

جانر به اتاق کایا می رود.کایا در حال تماشای فیلم سینمایی است ؛  جانر به به کایا میگوید که شاهیکا و هالیت در خانه با ییلدیز بدرفتاری میکنند و او را در انباری انداخته اند و هیچ رسیدگی به او نمیشود. کایا ناراحت می شود و تصمیم می‌گیرد شب به آنجا سر بزند. او چنین رفتاری را از شاهیکا و هالیت بعید میداند.

 

ییلدیز در نبودن دیگران در خانه، سریع مهمانی خود را گرفته و مهمانان همگی می آیند. با هماهنگی امیر خبرنگاران نیز آمده و عکس و فیلم تهیه می‌کنند. زهرا وقتی وضعیت را می‌بیند، متعجب و شوکه می شود اما نمی‌تواند چیزی بگوید.

 

شاهیکا و هالیت به رستوران می روند. شاهیکا به بهانه آرایش به دستشویی می‌رود و با آن مرد تماس میگیرد. او میگوید که لبتاپ هالیت را روشن گذاشته تا آنها در شرکت به اتاقش بروند و اطلاعات او را بردارند. آن مرد از شاهیکا میخواهد که اوضاع خانه را همچنان آشفته نگه دارد تا حواس هالیت پرت باشد. شاهیکا پیش هالیت سر میز برمیگردد.

 

کمی بعد ییعیت و اریم که بیرون رفته بودند به خانه می آیند. ییعیت وقتی ماجرای مهمانی را میفهمد سریع با شاهیکا تماس گرفته و موضوع را به او میگوید. شاهیکا و هالیت به خانه برمی‌گردند. هالیت عصبانی شده و مهمانی را خاتمه میدهد. ییلدیز پیش همه می‌گوید که هالیت با نامزدش در خانه زندگی میکنند و او را که زن عقدی اوست در انباری نگه می‌دارد. بعد از رفتن مهمانها، هالیت با ییلدیز دعوا کرده و سپس به اتاق پیش شاهیکا می رود و او را دلداری میدهد و میگوید که جلوی پخش اخبار را خواهد گرفت.

 

شب، کایا به خانه هالیت می آید و از نحوه برخورد و نگهداری ییلدیز گله میکند. شاهیکا میگوید که این کار بخاطر خود ییلدیز جهت حفظ او از اریم است و ییلدیز اطلاعات غلطی به او داده است. آنها کایا را قانع میکنند. شاهیکا، در غذای ییلدیز سم می ریزد. وقتی آیسا غذا را به اتاق او می برد، ییلدیز میگوید که اشتها ندارد و بعداً غذا می‌خورد. آیسل به ییلدیز میگوید که از این به بعد به خواست شاهیکا باید در اتاق او قفل باشد.

آیسل بیرون رفته و غذای ییلدیز را می‌خورد. او کمی بعد حالش بد شده و بیهوش می شود. هالیت او را به بیمارستان می برد. شاهیکا که متوجه علت حال آیسل می شود، سریع با آن مرد تماس گرفته و میخواهد که اطلاعات آزمایش آیسل را عوض کنند تا کسی متوجه مسمومیت او نشود.

 

ییلدیز از آلتین، خدمتکار دیگر در مورد علت بد شدن حال آیسل سوال میکند. او وقتی میفهمد که آیسل از غذای او خورده بود، متوجه ماجرا شده و میفهمد که در آن خانه امنیت جانی ندارد . ییلدیز که شارژ ندارد، با گوشی آلتین به جانر زنگ زده و شماره اندر را میخواهد. او با اندر تماس میگیرد و خبر میدهد که وضعیت خیلی نا مساعد است و او امنیت جانی ندارد و از اندر میخواهد که هرچه سریع تر بیاید و خودش را نشان دهد.

 

لیلا به خانه پیش دوستش می رود و با خوشحالی میگوید که استخدام شده است. او به دوستش اطمینان میدهد که کسی به شرایط او شک نکرده است و او خوب نقش بازی کرده است.
روز بعد، به مناسبت چاپ کتاب زهرا مهمانی برگزار می شود. ناگهان پلیس دم خانه آمده و میگوید که شاهیکا بازداشت است. اندر وارد حیاط شده و شاهیکا را نشان میدهد و میگوید :«این زن سعی کرد من رو بکشه.» همه با دیدن اندر به شدت شوکه می شوند.

 

مطالب مرتبط : 

خلاصه داستان سیب ممنوعه قسمت ۱۴۸

خلاصه سیب ممنوعه

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *