خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۴۸ + زیرنویس و دوبله

همگی شوکه شده و میهمانان پراکنده می شوند‌‌. مامورها شاهیکا را دستگیر کرده و می برند. هالیت میگوید که به او اعتماد دارد و میداند کار او نیست. اریم از دیدن مادرش به شدت شوکه شده و می ترسد. اندر جلو رفته و او را بغل میکند. اریم با یادآوری اینکه تمام این مدت مادرش زنده بوده اما به او نگفته است، عصبانی شده و دادو بیداد میکند. اندر از او فاصله می‌گیرد تا آرام شود.

 

هالیت از ییعیت نیز میخواهد که همراهش به کلانتری برود. بعد از بازجویی از شاهیکا، ییعیت هراسان پیش او آمده و میگوید :«کارمون تمومه. من میرم همه چیز رو تعریف می‌کنم‌». شاهیکا جلوی او را میگیرد و از او میخواهد که ساکت باشد. معلوم می شود که شب حادثه، ییعیت در حیاط، ناگهان پشت سر اندر آمده و به او میگوید :«من پسر تو هستم که سالها ازش دور بودی.» و سپس با مجسمه ای به سر او زده و اندر داخل دریا می افتد.

اندر در مقابل سوالهای پلیس میگوید که شاهیکا روز حادثه او را تهدید کرده بود و از قبل خصومت داشته اند و مطمئن است که کار اوست.او میگوید که بعد از حادثه مدتی فلج بوده و حافظه اش را از دست داده بود، اما مطمئن است که یک زن به او حمله کرد. کایا به کلانتری آمده و با ارایه فیلمهای روز حادثه، ثابت میکند که شاهیکا در آن تاریخ در خانه بوده است‌‌.

هالیت وقتی اندر را میبیند با او بحث میکند و میگوید که حق دیدن اریم را ندارد. اندر با حرص میگوید که برای دیدن پسرش احتیاج به اجازه او ندارد.در خانه ییلدیز به اتاق اریم رفته و سعی دارد او را متقاعد کند که با او دشمنی ندارد و به او نیز ثابت شده است که مقصر قتل مادرش نبوده است. ییلدیز از حالتهای اریم مطمئن است که شاهیکا به او دارویی میدهد. او در داروهای اریم دنبال چیز مشکوکی میگردد. همان موقع ییعیت که زودتر به خانه آمده وارد اتاق می شود. ییلدیز میگوید که در حال جمع کردن داروهای اریم از روی میز بوده است.

ناشر کتاب زهرا به او میگوید که او دوباره باید برای چاپ پول بدهد. زهرا که در این شرایط نمی‌تواند از هالیت پول بخواهد، دنبال راه حالی است. ییلدیز به او میگوید که از آرایشگاهی پول نقد گرفته و کارت بکشد تا هالیت شک نکند. ییعیت این حرفها را از پشت در می شنود.

کایا که اعصابش از اتفاقات اخیر خراب شده است، به شرکت می رود. او پیشنهاد می‌دهد که دفتر باید تمیز شود. لیلا میگوید که یک خدمتکار خوب می شناسد و شب با او برای آمدن هماهنگ میکند.
اندر و جانر به خانه می روند. اندر در بین حرفهایش به جانر به او میگوید که به خوبی به یاد دارد که ییعیت با او این کار را کرده است اما او قصد انداختن پسرش به زندان را ندارد و هر طور شده باید شر شاهیکا را کم کنند. او سپس با اریم تماس میگیرد اما هالیت جواب داده و به او میگوید که حق تماس گرفتن با اریم را ندارد.

 

او گوشی اریم را بیرون می برد، اما شاهیکا وقتی ماجرا را میفهمد از هالیت میخواهد که جلوی ارتباط اریم با مادرش را میگیرد و بگذارد تا او خودش متوجه بد بودن مادرش بشود. او با کوشی به اتاق اریم رفته و او را نسبت به اندر پر میکند و سپس از طرف اریم به اندر پیام داده و برای فردا با او قرار میگذارد. او از اریم میخواهد فردا یه دیدار مادرش برود. او سعی دارد اریم را برای انتقام گرفتن از مادرش آماده کند.

شب وقتی کایا به دفتر سر می زند متوجه می شود که لیلا بخاطر پول، خودش مشغول نظافت دفتر است . او به روی خودش نیاورده و پنهانی بیرون می رود.
ییلدیز با گوشی آیسل با اندر تماس میگیرد تا شماره اش کنترل نشود. او به اندر میگوید که مطمئن است شاهیکا به او دارویی میدهد و از او میخواهد که از اریم آزمایش بگیرد زیرا رفتار او طبیعی نیست. اندر نگران شده و میگوید که در قرار فردا با اریم او را به آزمایشگاه می برد.

 

منبع : خلاصه داستان سریال سیب ممنوعه

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *