خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت 296

در این مطلب خلاصه داستان قسمت 296 سریال سیب ممنوعه را برای شما آماده کرده ایم ؛ سریال پرطرفدار Yasak Elma یکی از سریال های پرطرفدار در بین مردم ایران میباشد ؛ سیب ممنوعه سریالی عاشقانه است که بازیگرانی همچون اونور تونا ، تالات بولوت ، شوال سام ، ادا اجه ، سودا ارگنچی در این سریال زیبا ایفا نقش میکنند .

خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت 250

سریال سیب ممنوعه قسمت 296

زهرا به خانه پیش ییلدیز می رود و با استرس تعریف میکند که شاهیکا را دیده است. ییلدیز متعجب شده و به او میگوید که بهتر است خودش را به روانپزشک نشان دهد. زهرا از اینکه هیچکس حرف او را باور نمیکند کلافه می شود.
جانسو در خانه سراغ محمود را میگیرد و حسن علی میگوید که او به مرخصی رفته است. جانسو به رفتارهای حسنعلی در خانه مشکوک شده و با اندر تماس میگیرد و در این باره سوال میکند. اندر به او میگوید که حق سوال و دخالت ندارد و به او برای اینکه به آنها خبر برساند پول می‌دهند. جانسو عصبی شده و تصمیم دارد از اندر انتقام بگیرد.
ییلدیز که به خاطر حرف زهرا به ماجرای شاهیکا شک کرده، به همراه امیر دم خانه اندر می روند اما کسی خانه نیست. شاهیکا از بیرون آمده و وقتی آنها را می بیند سریع گوشه ای پنهان می شود. ییلدیز صدای می شنود و میخواهد به سمت شاعیکا برود ، کخ همان لحظه‌ اندر از راه می رسد و ییلدیز برمیگردد‌. او به اصرار داخل خانه می رود و میبیند که کسی نیست. اندر نیز خیالش راحت می شود که کسی داخل نیست و سپس از او گله میکند. ییلدیز با کلافگی از اندر میخواهد از خانواده اش دور باشد. بعد از رفتن آنها، شاهیکا به خانه می آید. اندر به خاطر کارهای شاهیکا که باعث لو رفتنش می شوند او را دعوا میکند اما شاهیکا اهمیتی نمی‌دهد و به خودش مطمئن است.
حسن علی به خاطر پیشنهاد اندر فشارش بالا می رود. سدایی به چاتای خبر میدهد و چاتای به شرکت آمده و حسن علی را به خانه خودشان می برد تا استراحت کند.
در مغازه خشکشویی ییلدیز، صاحب مغازه آمده و میگوید که تصمیم دارد مغازه را بفروشد. ییلدیز ناراحت شده و میگوید که آنها تازه جا افتاده و مشتری پیدا کرده اند. سپس به دروغ میگوید که او باردار است و در این شرایط اسباب کشی برای او سخت است. صاحب مغازه به این خاطر به آنها مدتی مهلت میدهد. بعد از رفتن ییلدیز، جانسو بن مغازه می آید و امیر ماجرا را برای او تعریف میکند .
شب جانسو با حسن علی تماس میگیرد و از اینکه در خانه تنهاست ابراز ناراحتی میکند. او به عمد این کار را میکند تا به خانه چاتای برود. حسن علی نیز از او میخواهد که به آنجا برود. جانسو با خوشحالی به خانه چاتای می رود. چاتای از دیدن او عصبی می شود. جانسو به عمد سر میز شام به ییلدیز بابت بارداری تبریک میگوید. ییلدیز شوکه شده و میگوید‌ که او دروغ گفته بود و ماجرا را تعریف میکند. چاتای بابت اینکه ییلدیز چنین کاری کرده او را ملامت میکند.
آخر شب ییلدیز در اتاق هالیت جان خوابش برده. جانسو پنهانی وارد اتاق چاتای می شود. چاتای میخواهد او را بیرون کند. همان لحظه ییلدیز به اتاق آمده و چاتای فوری جانسو را پنهان میکند و به بهانه غذا ییلدیز را پایین می برد.
حسن علی به ناچار قبول میکند که با اندر ازدواج کند. روز عقد، جانر اندر را که روی سرش تور کشیده به خانه حسن علی می آورد. عاقد خطبه عقد را میخواند و بعد از بله گفتن، در می زنند. اندر از در وارد شده و حسن علی شوکه می شود. او تور را کنار می زند و شاهیکا را می بیند. اندر به آنها ازدواجشان را تبریک میگوید. شاهیکا با خنده به حسن علی میگوید که اسمش را عوض کرده و اندر شده است و حالا زن اوست.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال سیب ممنوعه  قسمت 296 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال سیب ممنوعه قسمت 297 مراجعه فرمایید .

 

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *