خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۳۹ + زیرنویس و دوبله

شب در خانه هالیت همگی دور هم جمع می شوند. زرین وقتی می شنود که زینب از آمریکا برگشته است، نگران این است که او دوباره در شرکت علیهان مشغول به کار شود. اما علیهان حق دخالت و سوال کردن به او را نمی‌دهد. آنها عکس دسته جمعی می گیرند و لاله دستش را روی شانه علیهان می گذارد.
زینب در مصاحبه شرکتی که برای کار رفته بود قبول شده و صبح سر کار می رود‌. ییلدیز در اینترنت عکس مهمانی دیشب خانه هالیت را دیده و از اینکه در غیاب او آنها دور هم جمع شده و خوش می‌گذرانند، حرص می خورد. او عکس را برای زینب فرستاده و با او تماس می گیرد تا در عکس و علیهان و لاله را ببیند. جم برای روز اول کاری زینب، به شرکتش گل فرستاده است. رییس جدید زینب که مردی سختگیر و بداخلاق است، بابت با تلفن صحبت کردن و گل به او تذکر می دهد تا تکرار نشود.
ییلدیز با دلخوری به شرکت هالیت رفته و بابت مهمانی دیشبشان از او ایراد می گیرد و حلقه اش را پس می دهد. او می گوید که تصمیمش برای طلاق قطعی است. هالیت قبول می کند.
صبح روز بعد، هالیت با ییلیدز تماس گرفته و از او می خواهد که همراه صدقی پیش وکیل برود و برگه طلاق را امضا کند. ییلدیز که انتظار این سرعت عمل را نداشته، شوکه می شود.
در شرکت زینب، رییسش به علت بدهی تصمیم به واگذاری شرکت را دارد. او به زینب در مورد ملاقات مهم فردا با شرکتی که برای گرفتن امتیاز می آیند، توصیه های لازم را می کند.
ایندر با سینان ملاقات می کند. آنها در مورد ادامه روند نقشه شان صحبت می کنند. سینان نسبت به شروع دوباره رابطه اش با ایندر تمایل نشان می دهد، اما ایندر او را پس زده و تحقیر می کند.
صبح روز بعد، در شرکت زینب همگی در تدارکات ملاقات هستند. وقتی طرف های قرار به شرکت می آیند، زینب علیهان را مقابل خودش می بیند. او جا خورده و به علیهان خیره می ماند.
ییلدیز که مردد است، علیرغم میلش حاضر شده و به همراه صدقی به دفتر وکیل می رود‌. او با اکراه برگه طلاق را امضا می‌کند. هنگامی که از ساختمان بیرون می آید، ماشینی ناشناس مقابل او نگه داشته و چند نفر به زور او را سوار ماشین کرده و می‌دزدند. آنها ییلدیز را از ساحل برده و به زور داخل یک قایق تفریحی کرده و در را قفل می کنند‌.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *