خلاصه داستان سریال دستم را رها نکن قسمت ۷۱ + زیرنویس و دوبله

فریده خانم در مورد دیدن نامه آزرا با او حرف می زند. خیال آزرا از این بابت راحت می شود. هرچند فریده خانم همچنان انتظار رفتن آزرا را نداشت. او در مورد اینکه مرت را دیده و شب با جانسو در خانه آنها بوده صحبت می کند. فریده خانم به آزرا می گوید که مرت کلاس شنا دارد و او می تواند برای دیدنش به آنجا برود. آزرا از این بابت خوشحال می شود.
یاغمور ناراحت است و پیش جانسو گریه می کند. بچه ها پیش او می آیند و بابت رفتارشان از او معذرت خواهی می کنند و خدمتکار بودن پدرش را عیب نمی‌دانند.
قدیر با جانسو قرار می‌گذارد و قصد دارد در مورد پرونده آزرا از او حرف بکشد، زیرا حدس می زند جانسو نیز در دزدیدن مرت با مادرش همدست بوده است. هم‌زمان، برهان به جانسو زنگ زده و می گوید که کار خیلی مهمی با او دارد و با یکدیگر قرار می گذارند.
شرکتی برای بستن قرارداد به رستوران چلن می آید. همه چیز خوب پیش می رود اما عظمی با حرف زدن با آنها، رایشان را عوض می کند و آنها از بستن قرارداد منصرف می شوند. جنک از دست عظمی به شدت عصبانی می شود.
فریده خانم که حالش دوباره بد شده است، به دکتر می رود. دکتر می گوید که او دوباره غده دارد و باید نمونه برداری شود.
مسعود تا روز دادگاه از زندان آزاد شده و تبرئه شده است. او خوشحال به خانه برگشته اما هولیا همچنان قصد طلاق دارد ولی دو دل است. ذهن مسعود درگیر این است که نقشه قتل چیتن را چه کسی کشیده است.
جانسو سر قرار با برهان می رود. برهان همه چیز را در مورد اینکه پدر اوست، می گوید، جانسو شوکه شده و عصبی می شود و نمی‌تواند این حقیقت را بپذیرد. او با عصبانیت به کافه پیش سومرو می رود تا از او سوال کند.
مرت در استخر است. او به همراه فاطمه رفته و بعد از تمام شدن کلاسش هنگام خروج، داخل آب می افتاد. فاطمه نیز خودش را داخل استخر انداخته تا مرت را نجات دهد. همان زمان آزرا وارد می شود و با دیدن این صحنه خودش را داخل استخر می اندازد و مرت را نجات می دهد . مرت به استخر اشاره می کند و می گوید: «فاطمه آنجاست.»

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *