خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۲۹ + زیرنویس و دوبله

زینب چند نفر را به عنوان جایگزین انتخاب می کند و به شرکت می آورد اما علیهان به عمد به آنها توجهی نمی کند و همه را بدون بررسی رد می کند. زینب از دست او کلافه می شود.
جم،برادر لاله که قبلا از کارکنان شرکت علیهان بوده است، به تازگی از آمریکا برگشته و به شرکت می آید. زینب او را به عنوان دستیار جدید اشتباه می گیرد و بعد از این که می فهمد، از جم عذرخواهی می کند.
اریم با مادر و دایی اش بیرون می رود. او عصبی است و مدام موهای سر خود را می کند یا ناخن هایش را می جود. ایندر از خانه جدیدش برای او تعریف می کند.
ییلدیز برای اینکه حال و هوای زینب عوض شود، او را برای شام دعوت می کند. زهرا به عمد در مورد علیهان و دختر بازی هایش حرف می زند و ییلدیز سعی می کند بحث را عوض کند. زینب، اتفاقی بین حرف های پنهانی زهرا و لیلا، می شنود که آنها فکر می کنند او از شرکت علیهان استعفا داده تا خودش را در شرکت هالیت جا کند و کم کم به خانه آنها بیاید. او از این طرز فکر آنها ناراحت می شود.
علیهان هر شب برنامه پارتی و مهمانی و بار دارد و به خوش گذرانی مشغول است. او در خانه وسایل و هدایای زینب را می بیند و در مورد نگه داشتن آنها با خودش درگیر است. زینب نیز قصد دارد یادگاری های علیهان را دور بیندازد اما دلش نمی آید.
ییلدیز و دوست هم محله ای اش شنگول، با ذوق و شوق برای مراسم تاجگذاری حاضر می شوند. آنها وقتی به محل مذکور می رسند با سیل عظیمی از خبرنگاران مواجه می شوند و وقتی می گویند که به چه مراسمی آمده اند، همه به او می خندند و او را مسخره می کنند و می گویند چنین کشوری اصلا وجود ندارد. ییلدیز به شدت خجالت زده می شود و سریعا آنجا را ترک می کند. ایندر هم که کاملا به هدفش رسیده خوشحال است.
ییلدیز استرس دارد و نمی‌داند قضیه را چطور به هالیت بگوید. صبح، هالیت عکس ها را در اینترنت می بیند و متوجه آبروریزی می شود و با ییلدیز به خاطر سهل انگاری و بی فکری دعوا می کند‌. زهرا و لیلا نیز مدام به ییلدیز متلک می گویند و او را مسخره می کنند. از طرف دیگر این اتفاق باعث می شود که صفحه اجتماعی ییلدیز در مدت کوتاهی فالورهای زیادی جذب کند و ییلدیز از معروف شدن خود در شبکه مجازی خوشحال است. ایندر از اینکه این کارش نتیجه برعکس داشته و  حالا ییلدیز تبدیل به یک اینفلوئنسر شده، عصبانی است.
در مدرسه، بچه ها مدام ایرم را به خاطر کارهای ییلدیز مسخره می کنند و اریم زیر بار فشار عصبی زیادی است.
هالیت تصمیم می‌گیرد برای ییلدیز مشاور لایف استایل استخدام کند تا از این به بعد تمامی رفتارهای ییلدیز در شأن زندگی آنها پیش برود.