خلاصه داستان سریال ترکی ضربان قلب قسمت 18
همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 18 را برایتان آماده کرده ایم.
امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.
علی و ایلول روی چمن ها دراز کشیده اند و خوشحالند..علی دستش را روی چمن دراز میکند تا ایلول بتواند سرش را روی دستش بگذارد. ایلول خوابش میبرد و در خواب کابوس میبیند که علی روی تخت بیمارستان دراز کشیده و مرده است.او وحشتزده از خواب میپرد..علی هم بلند میشود و با هم گپ میرنند.
الپ در بیمارستان است و اسما به دیدنش میرود و میگوید: چرا اینقدر فلفل خوردی..نزدیک بود بمیری و منم عذاب وجدان بگیرم..الپ میگوید: عوضش برنده جسورترین عاشق شدم. صمد حرفایشان را میشنود و به اسما میگوید: اینجا اورژانس هست و باید بری..بعد از رفتن اسما، الپ میگوید: تو که از اون خوشت میومد چرا اینطور کردی؟ صمد میگوید: اوایل خوشم میومد بعد دیدم اون در حد من نیست.
شب علی و ایلول قدم زنان برمیگردند. ایلول علی را نگاه میکند و علی میگوید: من از نگاهت میفهمم که عاشق من شدی..او میگوید: من همچین حرفی نزدم. علی میگوید: نزدی ولی چشمات میگن….موقع خداحافظی علی میگوید: شب بخیر پرنسس . ایلول احساساتی میشود و علی را از پشت بغل میکند..علی میگوید: ما تو رویا هستیم؟ … بعدا در خانه ایلول از خودش لجش میگیرد که چرا اینکار را کرده ولی اسما سر به سرش میگذارد و میگوید: تو هم بزرگ شدی و عاشق شدی..
دم در بیمارستان یک ماشین میایستد و یک زن و دختر را که جیغ میزنند و سر و صدا میکنند را داخل میاروند و همه کارکنان از دیدن آنها تعجب میکنند چون صحنه دلخراشی هست، اما پرستار سیبل بی تفاوت رد میشود.
علی پیش محمد است و وضعیت پاهای او را کنترل میکند. محمد میگوید: فکر کنم اونطور که میخواستی منو عمل کردی چون پاهام حس ندارن…علی میگوید: حرفای بچگانه میزنی. خودت بی احتیاطی کردی و خوب میشی….
پرستاری میآید و علی را صدا میکند که به اورژانس بیاید..پرستار سیبل غرق در افکارش از کنار علی رد میشود….. آغوز مدام به ایلول فکر میکند و احساس میکند به او علاقمند شده است. او به ایلول زنگ میزند و میگوید: من کافه پایبن هستم . باهات کار دارم……
علی در اورژانس دختر جوانی را میبیند که یک سیخ در گوشش فرو رفته و دستهای دختر را به تخت بسته اند. و او با گریه میگوید: من دیوونه نیستم.علی دکتر گوش و حلق را احضار میکند..صمد میگوید اسمش مروه است و پارانویید دارد. موقع بحران سیخ را در گوشش کرده.علی میگوید کمکت میکنم. مردی که کنار مادرش است میگوید: این دفعه اولش نیست…نه میخوابه نه غذا میخوره و هر صدایی اونو دیوونه میکنه.علی با مادرش حرف میزند..
سیبل بی حوصله از کنار دوستانش رد میشود.
ایلول از آغوز میپرسد که آیا مشکلی در مورد عمل ورزشکار هست؟ او میگوید: نه..در مورد خودم حرف میزنم. از دیشب فکر میکنم و گفتم تو دلم نگه ندارم…..من تو رو دوست دارم.علی اصف یا هرکس دیگه ای …تا وقتی بهش جواب مثبت ندادی منم تو این رقابت هستم……این یه سوال یا پیشنهاد نیست..مجبور نیستی الان جواب بدی..
سیبل بطرف پنجره میرود و گریه میکند. بعد چند قدم عقب تر رفته و با سرعت جلو میدود و خودش را از پنجره پرت میکند و در کنار همانجایی که آغوز و ایلول نشسته بودند روی زمین میافتد…همه شوک شده اند و دور او جمع میشوند..
مادر مروه در حال صحبت با علی است که ناگهان مروه یک امپول بزرگ را که آنجا گذاشته بودند برمیدارد و میخواهد به خودش تزریق کند. و میگوید: میخوام بمیرم و راحت بشم..علی میگوید: من راه دیگه ای واست پیدا میکنم. و او را آرام میکند. علی او را برای آزمایشات و اسکن میفرستد و میگوید توموگرافی انجام بشود.
اغوز و علی مشغول عملیات اورژانس برای سیبل هستند..ایلول خسته وناراحت است.سلیم میگوید: تو برو ما انجامش میدیم. ایلول یادش می آید که مادرش قرص های خواب زیادی خورده و خودکشی کرده بود.
مادر مروه به علی میگوید: چند سال قبل تشخیص دادن اون اسکیزوفرنی داره و پدرشم اینطور بوده وخودکش کرده است..
آغوز و سلیم تلاش میکنند و همه نگران هستند . سیبل خون زیادی از دست داده و در نهایت میمیرد.
علی بعد از کنترل وضعیت مروه میخواهد او را عمل کند.
امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 18 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ضربان قلب قسمت 19 مراجعه فرمایید .
برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.
برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید
نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم