خلاصه داستان سریال ترکی ضربان قلب قسمت 22

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 22 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال ضربان قلب الو سریال

سریال ضربان قلب قسمت 22

نسرین در تلویزیون مصاحبه مرد شاکی از ایلول را میبیند و به ودات میگوید کسی را که ایلول عمل کرده دستش ناقص شده و او از ایلول شکایت کرده است.
ایلول متوجه میشود که حال هاکان عادی نیست..او با افکار مزاحم ذهنش در گیر است و به ایلول میگوید بعد از مردنم مغز منو نگاه کنید ببینید توش چی هست؟ ایلول میخواهد از دکتر دیگری برایش وقت بگیرد اما او نمی‌گذارد و فرار میکند. ایلول به آغوز میگوید اون بیمار خطرناکه و باید به پلیس خبر بدیم.
ودات به کافه اسما می‌رود و میگوید میخواهم به او کمک کنم. اسما میگوید: یک بیمار واسش دردسر درست کرده و توی اخبار هم پخش کردند.
هاکان از پله ها به سمت پشت بام میرود. اسلحه ای از کیفش درمیاورد و همانطور که ذهنش در گیر افکار مثبت و منفی است….مردم را نشانه میرود.
جلوی بیمارستان دو نفر با هم گلاویز شده اند .علی ‌و محمد میخواهند آنها را ارام کنند و یکی از ان دو مرد مرتب به انها سیلی میزند.علی میفهمد که او کارش عمدی نیست و اختیار دستش را ندارد.
اسما و ودات در کافه به فیلم مصاحبه آن مرد نگاه میکنند و یکدفه اسما آن مرد را می‌شناسد که به کافه امده و سفارش چایی و قهوه داده و با زنی ملاقات کرده بود. و دستانش سالم و عادی بودند. اسما موضوع را به ودات میگوید و نمی داند آن زن کی بوده است.
سینان با منشی اش یلدا حرف می‌زند .یلدا میگوید من عشقم را به تو ثابت کردم و حالا نوبت تو هست و پای ازدواج را به میان میکشد. سلیمان انها را با هم میبیند و به سینان تذکر میدهد که او را دست بسر کند.
پلیسها ساختمان را میگردند اما هاکان را پیدا نمی کنند. ماشین ایلول پیدا شده است ولی از دزد ماشین علی هنوز خبری نیست و اغوز می فهمد که انها انشب با هم بودند.
مردی که کنترل دستش را نداشت با علی حرف میزند و‌ میگوید قصد ازدواج با آن دختر را دارد ولی مشکل دستش باعث ناراحتی او و برادرش شده است.. علی توضیحاتی در مورد این بیماری داده و میگوید راههایی برای کنترل ان هست و نباید ازدواج را به تاخیر بیندازند.
ایلول داخل ماشینش دست نوشته های هاکان را میبیند و به پلیس خبر میدهد که او همان کسی است که مادر و برادرش را کشته است…ایلول به علی میگوید ان قاتل برای معاینه پیش من امده بود.علی از اینکه ایلول قبلا این موضوع را به او نگفته است ناراحت میشود و میگوید تو برای هر کاری بهانه میاوری.
اسما و ودات انجا می‌آیند ایلول عصبانی شده به پدرش میگوید : بمن و اطرافیانم کاری نداشته باش و از من دور شو.درهمین لحظه صدای گلوله ای میاید و روی صورت ایللول خون می‌پاشد.. هاکان از پشت بام شلیک کرده است. گردن ودات تیر خورده و فورا او را به بیمارستان میرسانند .
سلیمان و سینان از اینکه این اتفاقات در بیمارستان میافتد ناراحت هستند.و از شنیدن خبر زخمی شدن ودات تعحب میکنند..ایلول به علی میگوید درباره وضعیت پدرش بهتر است با سلیم هم مشورت کنند.
بهار پیش دخترک و مادرش میاید و به آن‌ها میگوید که درمان دخترش همینجا انجام میشود.و بعدا او را برای کنترل باید بیاورد.
علی به ایلول خبر میدهد که پدرش را عمل کرده اند.و حالش خوب است..ایلول میگوید تصور میکردم که دوستش ندارم.علی میگوید پس متوجه اشتباهت شده ای….و اضافه میکند که همه چیز میگذرد و من همیشه در کنارت هستم..
نسرین پیش ودات میاید و او توضیح میدهد که آن مرد به ایلول تهمت زده است و او امده بود که این موضوع را به ایلول بگوید..
پلیسها پشت بام را می‌گردند ولی هاکان قایم شده بود و او را پیدا نمی کنند..ایلول به دیدن پدرش میرود که نسرین را میبیند و به او‌ طعنه میزند که تو گفته بودی هیچوقت بما رسیدگی نخواهی کرد..ودات عصبانی شده او را از اتاق بیرون میکند.نسرین در راهرو سینان را دیده و گذشته ها را به او یاد اوری میکند و میگوید ما مخارج بیمارستان را نمی دهیم چون من سالها قبل تو را نجات داده ام……ودات به ایلول میگوید که ان مرد یک کلاهبردار است ولی ایلول عصبانی شده میگوید ما هرگز پدر و دختر نخواهیم شد. علی به ایلول میگوید نمی توانی پدرت را مقصر کنی و بروی.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ضربان قلب قسمت 22 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال ضربان قلب قسمت 23  مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *