خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 317

در این مطلب خلاصه قسمت 317 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 317

یاماچ به خانه ی افسون می رود تا او را ببیند و حالش را بهتر کند. افسون از یاماچ می خواهد که برود و تنهایش بگذارد. او با دلخوری و عصبانیت می گوید:« تو هیچ کاری واسه من نکردی. نمی خوام اینجا باشی. این من بودم که برای محافظت ازت هر کاری کردم.» یاماچ از او می خواهد که به کشتن مادربزرگش اعتراف کند و این واقعیت را بپذیرد. افسون گریه می کند و حتی نمی خواهد درمورد ان قضیه فکر کند. یاماچ او را در اغوش می گیرد و می گوید:« بگو اون کارو کردی چون لازم بود. چون می خواستی از مردی که دوسش داری محافظت کنی. لازم بود و انجام دادی. منم اگه جای تو بودم همون کارو می کردم.» او شروع به نوازش کردن افسون می کند و بالاخره افسون قضیه ی کشتن مادربزرگش را تعریف می کند و می گوید:« مادربزرگم نمی خواست دست بکشه. می خواست تو و بچه مونو بکشه.» یاماچ که از حامله بودن افسون بی خبر بود چشمانش از خوشحالی برق می زنند و می گوید که دوست دارد بچه شان را نگه دارند.
جومالی در قهوه خانه با عمو و سلیم حرف می زند و می فهمد که گودال هیچ پولی برای خرید اسلحه ندارد. سلیم که از جومالی کینه به دل گرفته سعی می کند او را بخاطر بی کفایتی اش تخریب کند. جومالی می گوید:« من هرطور شده پول جور می کنم. حالا می بینید.» او بعد از مدتی کلنجار رفتن با خودش سندهای خانه های گودال را به مرد نزول خوری به اسم سرمد می دهد و با جدیت به او می گوید:« تو منو می شناسی اگه کلکی تو کارت باشه رحم نمی کنم.» جومالی پولهایی که از سرمد گرفته را به گودال می برد و ان را در اختیار اسلحه فروشها می گذارد.
داملا از کاراجا می خواهد که با جومالی حرف بزند و او را ببخشد. کاراجا سراغ جومالی می رود و می گوید:« می دونم که شما منو دوست دارید و اگه می دونستید خودتون می کشتید اذر رو. اما هنوزم تموم نشدن…یعنی اذر اون شب بهم گفت که تنها نبوده و افسون هم کمکش کرده. کاش همه وظایفشون رو انجام بدن.» جومالی بلافاصله سراغ رمزی می رود و از او ادرس افسون را می گیرد.
سرمد سندهای گودال را به دست چاعتای می رساند و در عوض از او مقدار زیادی پول می گیرد. چاعتای موذیانه به سندها نگاه می کند و لبخند می زند.
یاماچ با اسکندر صحبت می کند و متوجه می شود که او قرار است برای ملاقات و همکاری با خلیل ابراهیم به افغانستان برود چون خلیل ابراهیم برای کاری به انجا رفته است. یاماچ که مصمم است همکاری اش با خلیل ابراهیم را شروع کند از وارتولو می خواهد که به دیدنش بیاید. وارتولو می آید و یاماچ به او می گوید:« به جز تو نمی تونم به کسی اعتماد کنم. یکی رو می خوام که کارهارو اون ور رو به راه کنه.» وارتولو این پیشنهاد یاماچ را هم قبول می کند و بدون خداحافظی با خانواده اش همان لحظه اماده ی رفتن به افغانستان می شود اما از یاماچ می خواهد که خودش اوضاع را برای سعادت توضیح دهد و مدد را قانع کند.
جومالی به خانه ی افسون می رود و اسلحه اش را به سمت او می گیرد و می گوید:« ادریس کوچوالی بهت سلام رسوند.» افسون با نگرانی به او خیره می شود.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 317 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 318 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *