خلاصه داستان سریال ترکی عشق تجملاتی قسمت ۱۳ + زیرنویس و دوبله

همه در خانه به عایشه خیره شده اند و منتظر توضیح اند. عایشه هول شده و شوکه است و می گوید اشتباه فکر می کنند و او نیت بدی نداشته است. همینطوری برک را دیده و بابتش معذرت می خواهد. محسن می گوید خبرنگارها دنبال نیت خوب و بد نیستند. عایشه هرچه توضیح می دهد یلدا بیشتر عصبانی شده و میدان گرفته است. او به عایشه و خانواده اش توهین می کند. عایشه میگوید اگر قصد بدی داشت در جای خلوتی قرار می‌گذاشت نه در کافه پشت شرکت. کرم ناگهان از عایشه دفاع می کند و می گوید من خودم در جریان این قرار بوده ام.

در خانه ی مادر عایشه، رضا با دیدن اخبار عصبانی شده و کنترل خود را از دست داده است. نظمیه و اورکات او را به زور نگه داشته اند. رضا با عصبانیت از خانه بیرون می رود تا به حساب عایشه برسد.

همزمان صبری هم قسمت اول اخبار که در مورد خیانت کرم بود را در مغازه دیده و سریع خوشحال می شود و داد می زند عایشه طلاق می گیرد. او با خوشحالی از مغازه بیرون می رود. در خیابان می دود و در محله داد میزند  و مدام اسم عایشه را می آورد. رضا در کوچه او را می بیند و با عصبانیت به او حمله می کند و  کتکش می‌زند .صبری بیهوش می شود و او را به بیمارستان می برند.  رضا تا صبح به خانه نمی رود.

کرم و ولکان بخاطر مشکل جنسی که برای ولکان به وجود آمده به دکتر می روند. دکتر می گوید مشکلش یا عصبی است و یا به خاطر مصرف داروی خاصی. اما ولکان میگوید چیزی نخورده است. شب در خانه کرم و عایشه در مورد اتفاق اخبار بحث می کنند. عایشه از اینکه مادر کرم به او توهین کرده است شاکی است. کرم به عایشه می گوید امشب با ولکان با دختر خوشگلی سر قرار بودند . عایشه می گوید به من ربطی ندارد. کرم می‌گوید تو حسودی می‌کنی. عایشه انکار می کند و داوطلبانه بر خلاف انتظار روی کاناپه می خوابد.

یلدا صبح با محسن در مورد عایشه صحبت می کند و ایراد می گیرد. محسن میگوید وقتی کرم از زنش حمایت می کند و مشکلی ندارد از من چه انتظاری داری؟ من که نمیتوانم زن و شوهر را از هم جدا کنم. یلدا می گوید پس از این به بعد عایشه باید به تمام حرفهای من گوش دهد و تحت آموزش من باشد تا یاد بگیرد با فرهنگ ما زندگی کند . محسن قبول می کند.  یلدا به اتاق عایشه و کرم می رود و این موضوع را اعلام می‌کند. کرم قبول میکند و عایشه حرص می خورد. یلدا به عایشه می گوید که چه لباسی باید بپوشد و چگونه نگاه کند و راه برود. قرار است او با کرم به مکان عمومی رفته تا با خبرنگاران مصاحبه کنند و اتفاقات اخیر را جمع کنند. آنها مثل دو معشوق به رستوران رفته و جواب همه خبرنگاران را می دهند و می‌گویند همه چیز شایعه و سو تفاهم بوده است.

صبح وقتی رضا بیدار می شود پلیس دم در خانه آمده و بخاطر کتک کاری اش او را با خود می‌برند . رضا بار قبل با کتک زدن صبری آزادی مشروط داشت و اینبار باید به زندان برود.

صمد در اتاق در حال نگاه کردن به رزومه غنچه است که به او داده بود تا بتواند راهی برای ورود به شرکت و شغلی در آنجا پیدا کند و به همین خاطر برای صمد دلبری کرده بود. صمد تعریف های غنچه از خودش را یادآوری کرد و در حال دیدن رزومه بود که هولیا وارد اتاق شد. صمد هول شد و رزومه را جمع کرد. هولیا به صمد میگوید علت بچه دار نشدن ما انرژی منفی حاکم در اتاق خواب است و باید انرژی ها را حذف کنیم.

جیدا پیش یلدا می آید و بابت اتفاقات اخبار اظهار تأسف می کند. یلدا می گوید عایشه شانس دارد و محسن از او حمایت می کند. جیدا به بهانه دستشویی رفتن قصد دارد به اتاق عایشه و کرم برود که هولیا و صمد او را می بینند و مجبور می شود مسیرش را عوض کند.

ولکان عکاسی را که یک بار باعث شده بود برای کرم دردسر ایجاد شود پیدا میکند و پیش کرم می آورد تا بتواند از زیر زبانش حرفی بکشد و ببیند آیا کار عکاسی از عایشه و لو دادن ملاقات او با برک کار اوست یا نه. اما او انکار کرده و می گوید که در جریان نیست و چیزی نمی‌گوید.