خلاصه داستان سریال ترکی عطر عشق قسمت ۳۳ + زیرنویس و دوبله

جان و صنم در داخل ساختمانی که شرکت گالینا در نظر دارد تبدیل به فروشگاه کند در حال توضیح دادن طراحی داخلی ساختمان هستند. جان از اینکه صنم و لوانت کنار هم هستند خودخوری می کند. . صنم که می بیند جان در حال قدم زدن با پلین است حسودی می کند و از او می پرسد: «قسمت بیرونی ساختمان چه رنگی باشد؟ » جان از سوال بی ربط او جا می خورد. او می گوید: «هنوز داخل ساختمان درست نشده به فکر بیرون آن هستی! » و پیش پلین برمی گردد. لوانت که از همکاری با جان راضی به نظر می رسد به او می گوید: «شنیده ام قرار است در طراحی اینجا با آیلین همکاری کنی. » و جان حرف او را تایید می کند.

بعد از بازدید از ساختمان، پلین و جان طبق قرار قبلی می خواهند به رستوران بروند. لوانت و صنم هم همراه آنها می روند. سر میز ناهار جان برای اینکه نظر صنم را نسبت به لوانت عوض کند از لوانت می پرسد: «مگر تو دوست دختر نداری؟ » و معلوم می شود که دوست دختر لوانت او را ترک کرده است. بعد از آن جان می گوید صنم نباید مشروب بخورد. چون حالش بد می شود. ولی از لج او هم که شده صنم یک گیلاس می نوشد. پلین از توجه جان به صنم ناراحت است و چشم از جان برنمی دارد. لوانت به آرامی دستش را پشت صنم قرار می دهد. جان دیگر تحملش تمام می شود و صنم را به بیرون از رستوران می برد و به او یادآوری می کند که پلین دیگر نامزدش نیست و لوانت هم مطمئنا آلباتروس نیست و از صنم می خواهد که دیگر بازی درنیاورد. ولی صنم می گوید: «تو با پلین به زودی آشتی می کنی چون شما دوتا برازنده هم هستید. » و ادامه می دهد: «بگذار خودم انتخاب کنم که با چه کسی ارتباط داشته باشم. و از این به بعد هم خودم مراقب رفتارم هستم. »

بعد از خوردن ناهار لوانت از صنم می خواهد که آن دو مرغ عشق را تنها بگذارند و باهم جایی بروند. ولی جان هم بلافاصله دست پلین را می گیرد و پشت سر آنها از رستوران خارج می شود و با تندی به صنم می گوید: «تو واقعا با این لوانت مست و وراج و عوضی می خواهی بروی؟ » و صنم به علامت تایید سرش را تکان می دهد. و جان با درماندگی پلین را سوار تاکسی می کند و می رود. صنم صبر می کند تا آنها دور شوند و بعد به لوانت می گوید: «من با شما نمی آیم. » و به خانه برمی گردد.

جان پلین را که سردرد دارد به خانه اش می برد. و خودش هم به کلبه ی عکاسی اش می رود تا کمی تنها باشد و آرامش پیدا کند.

بعد از یک ساعت پلین که حالش بهتر شده به صنم زنگ می زند و می گوید که نگران جان است و باید او را پیدا کند و صحبت کند. صنم به دنبال پیلن می رود و باهم به کلبه ی آقای جان می روند. پلین هنگامی که به کلبه می رسد جان را مشغول به تماشای عکس های صنم می بیند. و صنم نگران می شود که پلین فکر اشتباهی درمورد او و جان نکند.

در محله ی صنم، عثمان با دسته گلی منتظر لیلاست. و به محض دیدن او از او دعوت می کند که باهم به رستوران غذاهای گیاهی بروند. ولی در همان حال جی جی و آیهان هم به آنها ملحق می شوند و برنامه ی عثمان به هم می خورد و حتی نمی تواند دسته گل زیبایش را تقدیم لیلا کند. آنها بستنی می خورند و پانتومیم بازی کرده خوش می گذرانند.

GUNAY

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *