خلاصه داستان سریال ترکی هرجایی قسمت 214

سلام همراهان عزیز الو سریال در این بخش خلاصه داستان سریال هرجایی قسمت 214 را آماده کردیم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید. 

سریال هرجایی قسمت 152

سریال هرجایی قسمت 214

فسون که فهمیده دخترش در میدیات زندگی می کند از راننده اش می خواهد تا به خانه ای که آدرسش را پیدا کرده اند بروند اما در بین راه نصوح با اتومبیلش او را متوقف می کند و اسلحه را روی سر فسون می گیرد و داد می زند: «این آخرین باره که بهت هشدار میدم. اگه دوباره برای کشتن خانواده م نقشه بکشی توی یه چشم به هم زدن کشته میشی.» و به پای محافظ فسون گلوله می زند. فیرات از راه می رسد و نصوح را آرام می کند. فسون می گوید: «دست عزیزه به خون فیرات آلوده ست. هرکی از عزیزه طرفداری می کنه دشمن من محسوب میشه. اون دختر منو تو بچگی از من دزیده. من هنوز با اون خیلی کار دارم.» نصوح که فکر نمی کرد عزیزه تا این حد بی رحم باشد به فکر فرو می رود.
در خانه میران آزرا به او رسیدگی می کند و می گوید ریحان باعث نجاتش شده است. میران دست های ریحان را نوازش می کند و می گوید: «توی رویا دخترمون رو دیدم که از من می خواست اونو تنها نذارم. ولی تو صدام کردی و مانع رفتنم شدی.» در همین موقع دلشاه وارد اتاق می شود و از ریحان می خواهد که او و پسرش را تنها بگذارد. او سپس به میران می گوید: «این یه تصادف نبود. این کار عزیزه ست.» میران به او دلداری می دهد و می گوید که خیال بد نکند و این یک تصادف ساده است و همه چیز به خیر گذشته اما دلشاه هرگز نمی تواند به عزیزه اعتماد کند.
ریحان کنار آزرا می رود و آزرا می گوید: «میران تقریبا مرده بود. تو باعث نجاتش شدی. چه معجزه ای کردی؟» ریحان به سادگی می گوید: «ما فقط عاشق هم هستیم. روحا به هم وابسته ایم.» در همین حال عزیزه با ریحان تماس می گیرد و به او قول می دهد که اجازه نخواهد داد بعد از این اتفاقی برای میران بیفتد. ریحان می گوید: «ولی تصادف عمدی بوده و جون میران در خطره!» دلشاه که مراقب رفتار ریحان است متوجه صحبت او و عزیزه می شود و با عصبانیت به او می گوید: «پسرم از تو خواست رابطه ت رو با اون زن قطع کنی ولی تو باز سر و سری با اون داری.» ریحان ناراحت می شود و زهرا که از پشت بام شاهد رفتار دلشاه با ریحان است با ریحان تماس می گیرد و از او می خواهد که اگر دلشاه با او بدرفتاری می کند به او بگوید. اما ریحان او را مطمئن می کند که چیزی نیست.
هازار به آزاد می گوید که تصادف میران عمدی بوده و یکی قصد کشتن او را دارد. او می گوید: «ما باید از میران مراقبت کنیم.» میران حرف های آنها را می شنود و از آزاد می خواهد که هازار را از این مسائل دور نگه دارد و آزاد قول می دهد که راننده کامیون را پیدا کند. سپس میران به فیرات زنگ می زند و از او می خواهد که ده نفر را مسئول پیدا کردن راننده کند.
میران بعد از سپری کردن یک شب تب آلود و سخت صبح به آشپزخانه می رود و وقتی ریحان را با مادر و خواهرخوانده اش خوشحال و خندان می بیند و احساس خوشبختی می کند. دلشاه او را پسرم خطاب می کند و میران می گوید: «هرگز توی عمرم به این خوشحالی نبودم.» و مادرش را در آغوش می گیرد. او بعد سر میز صبحانه از آزرا در مورد برنامه آن روزش می پرسد و آزرا می گوید: «قصد دارم به دیدن خاله عزیزه برم.» دلشاه عصبانی می شود و وقتی ریحان به او نان تعارف می کند از دست او نان نمی گیرد.
محمود راننده عزیزه به او خبر می دهد کاری کرده که فسون در مورد دخترش اطلاعاتی به دست بیاورد و مطمئن شود که او زنده است و پوکه گلوله ای را به دست عزیزه می دهد و می گوید: «فهمیدم هارون خودکشی نکرده بلکه کشته شده ولی به دست جهان نبوده.» عزیزه مطمئن می شود که جهان دارد از قاتل هارون حمایت می کند.
فسون به آدرسی که در دست دارد می رود و با دختری رو به رو می شود و دختر به او می گوید مادرش در کودکی مرده و پدرش هم این اواخر مرده ولی یک خواهر دیگر از زن دوم پدرش دارد که تا به حال او را ندیده است. او می گوید وقتی نوزاد بوده او را به یتیم خانه ای در کارس سپرده اند. فسون احساس می کند سرنخ هایی به دستش رسیده است.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال ترکی تردید (هرجایی)  قسمت 214 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال هرجایی (تردید) قسمت 215 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *