خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 63

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 63 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 63

کرم با جیلان قرار می گذارد تا ضمن شنیدن شرط های او، نقشه ی جدیدش را هم به او بگوید.

علی به تحسین می گوید: «تو فورا قرار مرگ رو برای من صادر کردی! » تحسین می گوید: «تو خیانت رو انتخاب کردی! »

علی می گوید: «تو اعتماد نکردن به من رو انتخاب کردی. » تحسین می گوید: «پس چرا به رئیس اصلی اطلاعات رو دادی؟ »

علی می گوید: «برای این که توجهش جای دیگه جلب بشه. ذاتا کرم آلمانیارو به هم ریخته بود. من در مورد قطعه هایی که دنبالشه اطلاعات به دست اوردم. چیزایی به دست اوردم که میتونه رئیس اصلی رو تهدید کنه. »

بعد هم می گوید: «فقط ازت میخوام به کسی اعتماد نکنی. کرم میدونه مادربزرگ و مادرش کین. الان تنها مشکل اینه که کرم بفهمه بابابزرگش کیه. رئیسی که من میشناسم تاوان این کارو ازت پس میگیره تحسین… »

تحسین می گوید: «چیزایی که نمیدونم رو بگو علی… » علی فورا می گوید: «باشه. نازلی زنده است و نمرده… » تحسین شوکه شده و کمی می ترسد.

عزیز پیش فریده می رود تا عصبانیت او را کم بکند و می گوید: «من نگرانی تورو درک میکنم اما تو همه رو نمیتونی کنترل کنی فریده. در نتیجه خواهر و برادرت دیگه بچه نیستن. میتونن خودشون انتخاب کنن. بعضی وقت ها درست های اونا با تو یکی نیست. اینو فراموش نکن. »

فیرات دنبال سلطان می رود و سلطان با دیدن او خوشحال می شود اما پریهان از دیدن فیرات زیاد خوشحال نمی شود. انها به همراه هم به دکتر می روند.

عزیز سراغ افرادش می رود و به آنها می گوید: «به زودی وارد مجادله ای میشیم که تا حالا نشدیم. از همتون میخوام به من اعتماد کنید. تا هرجایی که میتونیم پیش بریم، میریم اما نمیخوام خونی ریخته بشه. »

دکتر وضعیت سلطان را خوب می بیند و برای همین سلطان همراه فیرات برای هواخوری نزدیک ساحل می روند.

همان موقع مردی به آنها نزدیک می شود. او بولنت است و با مهربانی شروع به صحبت با آنها می کند.

فیرات زیاد از او خوشش نمی آید اما سلطان با علاقه به حرف ها و تجربه های او گوش می دهد.

جیلان از کرم حقوق بیشتر می خواهد و کرم فورا قبول می کند.

جیلان هم قبول می کند تا هرموقع بخواهد، نقش دوست دخترش را بازی کند.

بولنت در آخر آدرس خانه اش را می دهد تا سلطان و فیرات اگر علاقه ای دارند به او سر بزنند.

سلطان با خوشرویی قبول می کند و اتفاقا فیرات را هم راضی می کند تا شب را از خانه بیرون بزنند و به خانه ی او بروند.

عزیزه تخم گلی به فریده می دهد و می گوید: «میخواستم برات شاخه گل بخرم اما فکر کردم خشک میشه و نمیمونه. اگه تو به این دونه خوب برسی و حواست بهش باشه جوونه میزنه و گل میده بهت. » فریده لبخند می زند و تشکر می کند.

موقع افطار، عبدالله سر میز آلتان می رود و آلتان با خوشرویی برای او هم ظرف می گذارد و غذا می کشد.

از طرفی عزیز هم به مغازه صالح می رود که موقع افطار است. صالح از او می خواهد کنارش بشیند.

بعد از افطار صالح به عزیز قابی می دهد که روی آن آیه ای از قرآن نوشته شده: «الم نشرح لک صدرک. »

عزیز جا می خورد و تابلو را قبول می کند و انجا را ترک می کند.

گولتن به تحسین و پریهان خبر می دهد که خبری از سلطان نیست.

پریهان خیلی نگران می شود اما تحسین نگران چیزی نیست که همان موقع هم سلطان به او زنگ می زند و خبر می دهد که همراه فیرات از خانه بیرون زده اند تا به خانه ی یکی از دوستانش بروند. تحسین لبخند می زند و خیالش هم راحت می شود.

عزیز در ماشین است که بولنت عکسی از فیرات و سلطان برای او می فرستد!

عزیز با نگرانی فورا به تحسین زنگ می زند و وقتی می فهمد سلطان واقعا در خانه نیست، می ترسد.

همان موقع تحسین هم در خانه تنها است، گولتن چاقو به دست به او نزدیک می شود و با نفرت چاقو را به سمتش می گیرد و می گوید: «باید بهم حساب پس بدی وگرنه میکشمت! تو آلیس رو کشتی؟ »

همان موقع کرم وارد خانه می شود و صحبت های انها را می شنود. تحسین به گولتن می گوید که علی گفته آلیس زنده است…

فریده بیرون از خانه می رود تا بتواند حرف های عزیز را درست متوجه بشود.

حصیبه هم او را زیر نظر می گیرد. از طرفی پریهان که همان نزدیکی خانه فریده است، از داخل ماشین به او چشم می دوزد.

عزیز به سمت فریده می رود که پیام دیگری از بولنت برای او فرستاده می شود:« من چیزی از کسی نمیخوام. میگیرم. حالا برای معامله حاضری؟! »

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 63 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 64 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم