خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 86

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 86 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 86

حصیبه در حالی که غر می زند به سمت خانه می رود. همان موقع هم فیرات از خانه خارج می شود و با دیدن مادرش با آن سر و وضع با عصبانیت می پرسد:« کجا بودی؟ پیش تحسین؟ »

حصیبه با عصبانیت می گوید: «چی میگی تو؟ من با نهیر قرار داشتم. یکی از همکارای خواهرته! » فیرات می گوید: «داری خودتو میچسبونی به دور و وریای پولدار خواهرم؟ »

همان موقع فریده با حالی آشفته و ناراحت از راه می رسد. حصیبه فورا می گوید: «به جای این که سر من داد بزنی از فریده خانم بپرس ببینم کجا بوده؟! »

فیرات به سمت فریده می رود و با عصبانیت سر او داد می زند: «از کجا داری میای؟! » فریده با بغض به او می گوید: «حق نداری سر خواهرت داد بزنی فهمیدی! به جای این که از من حساب بپرسی از خودت و مامانتو جیلان بپرس که در مقابل چی چیارو دادین از من نه، از هم دیگه بپرسین. »

فریده داخل خانه می رود و فیرات و حصیبه که به خاطر حرف های او کمی جا خورده اند، همانجا می مانند تا فیرات از مادرش جریان را بپرسد.

حصیبه فورا می گوید که او فقط مغازه را به تحسین فروخته و بعد می پرسد: «خودت چیکار کردی با تحسین ها؟! » فیرات می گوید: «مامان تو منو به این روز انداختی. به خاطر این که همیشه پول میخواستی من به این حال و روز افتادم. واسه این که واست پول بیارم. اما خوب میدونی که اون همه پول یه شبه به دست نمیاد! »

تحسین به سلطان که همراه عزیز است خبر می دهد که نهیر تصادف کرده. انها خودشان را به بیمارستان می رسانند. دکتر بعد از چند ساعت به انها خبر می دهد که نهیر فقط دچار چند شکستگی شده و امشب را در بیمارستان می ماند.

عبدالله به مغازه ی صالح می رود و چند تکه سنگ و لیوان آبی روی میزش می گذارد. کمی بعد یالچین به آنجا می اید و عبدالله فورا مغازه را ترک می کند.
فریده خیلی ناراحت است.

امینه از او می خواهد آرام باشد. فریده به او می گوید: «حتی تو هم با اونا هم بازی شدی… » امینه از او معذرت می خواهد و می گوید به خاطر این که آلتان قسمش داد نتوانست چیزی به او بگوید.

تحسین اصرار می کند تا نهیر بعد از مرخص شدن در خانه ی آنها و اتاقش بماند تا بهتر بشود. بقیه هم قبول می کنند اما سلطان با شنیدن این حرف تصمیم می گیرد در آن خانه نماند.

فریده همراه کرم به کارخانه می رود تا با پارچه های باقی مانده راه چاره ای برای مشکلی که همه او را به خاطرش متهم می کنند راه حلی پیدا کند.
چند روزی است از نجمی خبری نیست و تکین و احمد نگرانش شده اند و از صالح حال او را می پرسند. صالح چیزی نمی گوید.

حصیبه خبر تصادف نهیر را در اخبار می شنود و دلیل نیامدنش سر قرارشان را می فهمد. او تصمیم می گیرد به نهیر زنگ بزند تا حالش را بپرسد. نهیر با شنیدن صدای او قیاقه اش توی هم می رود اما فکری به سرش میزند و از حصیبه می خواهد تا به ملاقاتش بیاید.

تحسین به دفترش می رود و به کسی زنگ می زند و می گوید: «هیچ ردی که نمیتونن پیدا کنن؟ » شخص پشت خط می گوید: «نه. فقط ترمز جلو بریده چیزی نمیفهمن! » بعد تحسین به مادر نهیر زنگ می زند و او را به نحوی تهدید می کند که نهیر الان در خانه ی آنهاست و اگر میخواد دخترش سالم بماند، باید برگه هایی که برایش می فرستد را امضا کند.

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 86 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 87 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *