خلاصه داستان سریال ترکی وصلت قسمت 87

سلام همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 87 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه آن لذت ببرید.

سریال وصلت قسمت 87

بعد از این که فریده با کرم به کارخانه سر میزنند، از مدرسه جان با فریده تماس می گیرند و خبر می دهند که جان در مدرسه نیست.

فریده اول به شرکت برمی گردد، مروه دوست نهیر که فهمیده فریده راه چاره ای برای مشکل پیدا کرده عصبانی می شود که چرا او را همراه خودشان نبرده اند. بعد هم خبرش را به نهیر می دهد. نهیر که این را می شنود عصبانی می شود و به فکر راه چاره می افتد.

حصیبه که می خواهد هرطور شده به ملاقات نهیر برود از آنیتا می خواهد تا چند ساعتی را تنها در خانه بماند. آنیتا هم قبول می کند.

انیس و سرپیل به عزیز مدارکی که نشان می دهد دخل و خرج شرکت با هم نمی خواند را نشان می دهند. عزیز به فکر فرو رفته و از سرپیل می خواهد تا لیست تمام پروژه هایی که تحت نظرشان است را برایش بیاورد.

حصیبه وارد خانه ی کورکمازر ها می شود و از دیدن بزرگی و شیک بودن خانه دهانش باز می ماند. گولتن جلو می رود تا به او خوش امد بگوید.

هردو برای لحظه ای مکث می کنند چون یادشان نمی آید همدیگر را کجا دیده اند. کمی بعد نهیر پیش حصیبه می آید و از حصیبه می خواهد تا فریده را به ایتالیا بفرستند و فکری هم به حال رابطه ی آنیتا و کرم بکنند.

حصیبه فوا بحث پولی که قرار است به خاطر این کار بگیرد را می پرسد و نهیر خیالش را راحت می کند. حصیبه برای لحظه ای به دستشویی می رود و با دیدن دستشویی خانه هم مات و مبهوت می ماند و کیف می کند!

فریده پیش جان می رود و جان به او می گوید از طریق دوربینی که در اتاقش گذاشته بود و بحث های مادرش و فیرات فهمیده که حصیبه مغازه را فروخته.

فریده با شنیدن این موضوع خیلی جا می خورد و عصبانی می شود و به مغازه می رود تا از این موضوع مطمئن بشود اما با دیدن پدرش در مغازه کمی تعجب می کند. همان موقع یالچین را می بیند و این قضیه را با او در میان می گذارد. یالچین قول می دهد تا در این باره تحقیق کند.

وقتی سلطان به کرم می گوید که دوست ندارد دیگر جزو هیئت مدیره باشد و آنجا کار کند، عزیز سر می رسد و به سلطان می گوید که باید این ممکن نیست!

تحسین با افراد معتمدش جلسه برگزار می کند و نقشه های عملیاتشان را مقابلشان می گذارد. زنی به اسم فرای هم در ان جمع است. تحسین به او اشاره می کند و می گوید: «خیلی خوبه که یکی از خانواده بولنت که بتونیم بهش اعتماد کنیم رو کنارمون داریم! »

فرای می پرسد: «ساعت رو پیدا کردین؟ وجود این ساعت وقتی به نقطه ی آخر عملیات برسیم برامون خیلی مهمه! » تحسین می گوید که هرطور شده ساعت را پیدا می کند.

اما فرای می گوید: «من نمیخوام به ریسک هامون فکر کنیم. وگرنه مجبور میشم وارد میدون بشم و تورو از تختت پایین بکشم! »

از طرفی عزیز هم با هیئت مدیره اش جلسه ای گذاشته اما یکی از اعضا به اسم نجات به او می گوید که اگر در مورد مشکلات شرکت و به خصوص مشکلاتی که فریده با فرستادن طرح هایش به ایتالیا برای شرکت ایجاد کرده فکری نکند، هیئت مدیره در مورد آن تصمیم خواهد گرفت!

عزیز با دیدن لیست پروژه هایشان با نگرانی به آنها خیره می شود و از آلتان می خواهد تا زودتر خودش را برساند.

امیدواریم از مطالعه  خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 87 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال وصلت قسمت 88 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *