خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 102

در این مطلب خلاصه قسمت 102 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

 

سریال گودال قسمت 102

یاماچ سراغ ادریس می رود و برای او تعریف می کند که جلاسون آن دو را از دست جم نجات داده است.

بعد هم می گوید: «میام واسه خواستگاری اکشین. واسه جلاسون! »

ادریس کمی قیافه اش درهم می شود و یاماچ توضیح می دهد که جلاسون خود را ثابت کرده و دیگر نه نیاورد.

ادریس هم به نجرت زنگ می زند و او را راض می کند اما نجرت قصد ندارد بله دخترش را بدهد!

آکشین هم استرس همین را دارد.

شب که می شود، یاماچ مادر و برادرهای جلاسون را هم با یک دسته گل همراه خود می آورد.

جلاسون با دیدن آنها ذوق می کند.

وقتی یاماچ در خانه را می زند، سلیم در را باز می کند.

یاماچ به او می گوید: «وقتی کارا تموم شد بشینیم یکم حرف بزنیم! »

و سلیم هم قبول می کند.

همه دور هم جمع می شوند تا مراسم خواستگاری را پیش ببرند.

یاماچ شروع به صحبت می کند که نجرت به ادریس اشاره می دهد که نمی خواهد دخترش را به جلاسون بدهد.

یاماچ از او دلیل می خواهد و نجرت می گوید: «نمیخوام دخترم سرنوشت من رو داشته باشه. »

یاماچ به او حق می دهد و بعد می گوید: «الان اکشین 17 سالشه و وقتی بشه 18 ساله ما نمیتونیم جلوشو بگیریم و اگه بخواد از اینجا بره میتونه. ولی اگه این دوتا با هم ازدواج کنن، میتونیم اینجا باهم زندگی کنیم… جلاسون توام میخوای اینجا زندگی کنی؟ »

جلاسون با ذوق می گوید: «من با آکشین جهنم هم میرم داداش! »

همگی لبخند می زنند.

بالاخره نجرت و ادریس هم قبول می کنند و ادریس حلقه ای به عنوان نشان به دست اکشین و جلاسون می کند و آرزوی خوشبختی هم برایشان می کند.

دختر کتابدار سراغ علیچو می رود و سرنخی را که از مکان ملیحه پیدا کرده را به او می گوید.

آن دو صبح به آن مکان می روند و علیچو همراه دسته گلی سراغ ملیحه می رود و ملیحه دسته گل را از او می گیرد.

سلیم به ناظم زنگ می زند و وضعیت شرکت را می پرسد.

ناظم می گوید که در وضعیت خیلی خوبی هستند و سلیم تاکید می کند که فردا باید کار گودال را تمام کنند.

او کمی بعد سنا را در راهرو می بیند که در حال قدم زدن و آهنگ خواندن برای خودش است و به سمت پشت بام می رود اما سلیم مانع او نمی شود.

یاماچ دنبال سنا به اتاق می رود اما او را پیدا نمی کند و همه جا را دنبالش می گردد.

سنا روی لبه ی پشت بام می ایستد و به عیسی می گوید که نمی خواهد زندگی کند.

یاماچ به خانه سعادت می رود تا ببیند سنا انجاست یا نه که زخم شکم او را می بیند و با اینکه سعادت چیزی نمی گوید یاماچ می فهمد که کار سنا است.

سلیم از تراس خانه سنا را می بیند که لبه پپشت بام ایستاده و به یاماچ خبرش را می دهد.

یاماچ با ترس و نگرانی سراغ سنا می رود.

همان موقع سنا می بیند که عیسی بچه ای به او می دهد می گوید که مال اوست.

یاماچ سراغ سنا می رود و از او می خواهد پایین بیاید و سنا هم می آید.

همه خانواده نگران سنا ایستاده اند و یاماچ سنا را به اتاقشان می برد و بعد هم به کارت کلینکی که دکتر ازگی به او داده بود خیره می شود و صبح سنا را به آنجا می برد.

سنا گریه می کند و پرستارها او را داخل تیمارستان می برند.

یاماچ هم با دیدن وضعیت او اشکش درمی آید.

وارتلو مدد را می فرستد تا ادریس را پیش او بیاورد چون مسئله ای هست که می خواهد به او بگوید.

ادریس به مکانی که وارتلو گفته می رود و روبروی او می نشیند.

وارتلو به او می گوید: «همه چیز عوض شده، دوره شما دیگه بسته شده… بعد از این من هستم و …. »

بعد هم بلند می شود و می رود و جای او سلیم می نشیند.

ادریس با دیدن او تعجب می کند و ناباورانه به او خیره می شود.

سلیم روبروی او می نشیند و می گوید: «یه مدته کارامون درست پیش نمیره… وقتی تو به آدمای گودال نرسی، آدما شروع میکنن اطرافو نگاه کردن! مردم برای به دست آوردن پول، بدون اینکه به تو بگن خونشونو گذاشتن واسه سرمایه گذاری. در واقع از دستش دادن! »

بعد هم قولنامه های خانه ی اهالی محل را یکی یکی روبروی ادریس می گذارد.

بعد هم ادامه می دهد: «گودالو از همه بیشتر دوست داشتی… جومالی نامبر وانت بود، قهرمانت، شیر پسرت. یاماچ فرار کرد که پسرت باشه. الان تاج سرته. پسرت صالح قهرمانو کشت اما الان بالا نشسته. یه جلاسون هست چفت پشت دری! اونم پسرت شد… چرا منو اصلا نخواستی؟ »

ادریس سکوت می کند و سلیم می گوید: «اولادتو باید دوست داشته باشی ادریس کوچوالی! حتی اگه اونجوری که میخوای نباشه. بین پسرات از همه بیشتر من دوستت داشتم. اما تو منو همیشه تلف کردی…. »

بعد هم حرف آخر را می زند و می گوید: «اگه قولنامه های مردمو میخوای باید همه سندهاتو به نام من بزنی و بعد از گودال بری! »

گودال خیره به او می ماند و سلیم بلند می شود و می رود

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 102 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 103 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *