خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 158

در این مطلب خلاصه قسمت 158 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

 

سریال گودال قسمت 158

دوست چتو که انگشتر مشکی هم دارد و چتو همیشه پنهانی به ملاقات او می رود به سراغ چتو می آید و به او قول می دهد که هرچیزی که لازم داشته باشند را برایشان تامین کند. ماحسون که از او خوشش نمی آید و به او اعتماد ندارد عصبانی می شود اما به خاطر چتو چیزی نمی گوید.

سلیم بعد از حرف های ادریس سراغ جومالی و وارتلو می رود و رو به انها می گوید: «شنیدم تو قبرستون یه چیزایی شده.. سعی کنین مامانم نفهمه وگرنه هردوتاتون بد میبینین! » بعد هم می گوید: «شما محله رو از دست اونا نجات دادین ولی اگه ما برنگردیم اونا برمیگردن.. باید برگردیم به گودال، مثل قدیم ها. »

سلطان به همه دخترها می گوید که همه چیز را جمع و جور کنند تا به خانه اصلی شان برگردند. ادریس که به خانه می آید و از آنها می پرسد کجا می روند؟ سلطان بی توجه به او راه می افتد تا به خانه اش برود. وقتی به انجا می رسند یلیدز قبل از آنها همانطور که به جومالی قول داده بود در حال تمیز کردن خانه است. سلطان با دیدن او جا می خورد و به جومالی خیره می شود.

کمی بعد زنان محله که از آمدن سلطان با خبر شده اند به انجا می آیند تا کمکش کنند خانه را تمیز کند.

از طرفی هم وارتلو به محله رفته و قهوه خانه را به کمک مدد تمیز و مرتب می کند. فرهاد به دیدن او می آید و می گوید: «داداش مرسی که از ما حمایت کردی. یعنی تو مارو تنها نذاشتی. اگه لازم باشه ما هم به وقتش تنهات نمیذاریم. »

وارتلو می گوید که به این چیزها نیازی نیست و او فقط قصدش کمک کردن به انها بوده.

و وقتی می بیند مکه به آنها خیره شده است با صدای بلند می گوید: «به نظر من شما به جای این که کنار من باشین، کنار همدیگه باشین… »

سلیم سراغ علیچو می رود و از او می پرسد که شبی که یاماچ تیر خورده او کجا بوده؟ علیچو می گوید که در محله بوده و سلیم باز می پرسد: «کسی از بچه های محله بود که توجهتو جلب کنه؟ »

علیچو بعد از کمی فکر کردن می گوید: «مکه. کفشش گلی بود. برگ ها رو از کفشش جدا کرد. اما خیلی دیروقت بود. همه خواب بودن. فقط کمال بیدار بود. تند تند داشت میرفت سمت خونه اش. »

سلیم از او می خواهد که اگر باز هم چیزی به ذهنش رسید به او بگوید. همان موقع کمال به آنجا می آید و بعد از کمی گفت و گو سلیم از او می خواهد که به دیدن متین هم بروند اما کمال می گوید که میتن از صبح مریض شده و حالش خوب نیست. سلیم به فکر فرو می رود.

ماحسون و چتو بره های سیاهشان را جمع کرده اند و اسلحه دستشان داده اند تا به مکان هایی حمله کنند و اسلحه یا چیزهای مورد نیازشان را از آنجا تامیین کنند تا قدرت قبلی خودشان را بازیابند. ماحسون از چتو می پرسد: «ما چرا به اینجاها حمله میکنیم؟ نه اونا با ما مشکل دارن نه ما با اونا! » چتو می گوید: «به زودی دلیلشو میفهمی. »
سلیم همراه کمال به در خانه متین می رود و متوجه می شود که میتن آنجا نیست و به بیمارستان و دیدن یاماچ رفته است.

سلیم بیش از پیش مشکوک می شود. سلیم هم متین را زیر نظر می گیرد. بعد هم سراغ علیچو می رود و می پرسد: «اون دفعه که شمردی کیا تو محله بودن.. یه بار دیگه اسمشونو بگو. » سلیم متوجه می شود که اسم متین در بین اسم ها نیست.

وارتلو به کمک فرهاد مغازه ی موحی الدین را درست مثل روز اولش بازسازی می کند. مکه خیلی خوشحال می شود. حتی قهوه خانه را هم به کمک مدد مثل روز اول تمیز و مرتب می کند.

یاماچ از بیمارستان مرخص می شود و جومالی به دنبال او می رود تا به محله برگرداند. اما ادریس همراه آنها نمی رود. یاماچ وارد خانه می شود و همه با خوشحالی او را در آغوش می گیرند

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 158 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 159 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *