خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 163

در این مطلب خلاصه قسمت 163 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 163

علیچو به دیدن ادریس می رود و از او می خواهد که به خانه اش برگردد اما ادریس قبول نمی کند.

علیچو می گوید: «خانواده هر جایی باشه، خونه اونجاست. »

ادریس به او خیره می شود… صبح که می شود ادریس خودش را آماده می کند تا همراه علیچو به خانه اش در گودال برود.

وقتی در کوچه های گودال حرکت می کند تا به سمت خانه اش برود همه ی مردم از دیدنش خوشحال می شوند و برای دست بوسی اش می روند.

در محله می پیچد که بابا ادریس برگشته است.

یاماچ و بقیه که در قهوه خانه هستند بیرون می آیند و از دیدن ادریس خوشحال می شوند و پسرها او را یکی یکی در آغوش می گیرند.

ادریس قدم به قهوه خانه اش می گذارد و بعد اول از پسرهایش می خواهد که دستی به سر و صورتشان بکشند تا در شان یک کوچوالی باشند.

سلطان از دیدن پسرها که خیلی شیک شده اند خوشحال می شود و می گوید: «چقدر دلم تنگ شده بود واسه اینجوری دیدنتون. »

یاماچ می گوید: «نگو که تو هم مثل بابا به خاطر یه کت نپوشیدن ما رو جدی نمی گرفتی! »

سلطان می گوید: «حق با باباتونه. هیچ وقت با پیراهن چروک از خونه بیرون نمیرفت. معلومه که دوست داره شما هم اینجوری مرتب باشین. »

بعد سلیم به سلطان سفارش می کند که از خانه به خاطر وجود بره های سیاه بیرون نرود و سلطان با قاطعیت جواب می دهد: «اینجا محله منه! اگه قرار باشه یکی احتیاط کنه، اونا باید احتیاط کنن… نوه ی من تو بغلم مرد! دیگه چیکار میتونن بکنن؟ منو میکشن؟ خب بکشن. »

بعد هم رو به سلیم می گوید: «تو به جای اینکه به فکر من باشی، به فکر زنت باش! فقط اون پیشمون نیست. فقط اون، اونجا تنهاست. »

سلیم جواب می دهد: «مامان ما دیگه زن و شوهر نیستیم. »

و سلطان می گوید: «چه فرقی میکنه؟ مگه مادر بچه هات نیست؟ حالا که انقدر خطر بزرگی تهدیدمون میکنه، بلایی سرش بیاد میگی اشکالی نداره ما دیگه زن و شوهر نبودیم؟ به این حرفم یکم فکر کن! » و بعد سلیم را تنها می گذارد.

وقتی ادریس مشغول قدم زدن در کوچه هاست، چتو از داخل خانه ای پوست پرتقال جلوی پای او می اندازد. ادریس به او خیره می شود و بعد پوست پرتقال ها را جمع کرده و در سطل زباله می اندازد و می رود.

عایشه در خانه نشسته است سلیم به دیدنش می رود و بدون مقدمه از او می خواهد که آماده شود تا با هم به خانه برگردند. او به عایشه می گوید: «بریم خونه مون. نمیخوام اینجا باشی. فکرم پیشت میمونه. »

عایشه می گوید: «این دیگه از کجا دراومد! اینجا خونه ی منه. تو نگران نباش. ما یه فکری به حال خودمون میکنیم. یادته ولمون کردی و رفتی؟ اون موقع چطور تونستیم از خودمون محافظت کنیم، الانم میتونیم. »

همان لحظه در خانه به صدا درمی آید و وقتی عایشه در را باز می کند یکی از بره های سیاه با دسته گل رز سفید و همراه یادداشتی از طرف چتو روبرو می شود. سلیم کمی عصبی می شود و بعد یادداشت روی گل را برمی دارد و می خواند که نوشته: از ته دل ازت متشکرم. به لطف تو زنده ام. به لطف تو روزهای زیادی رو میتونم ببینم…

سلیم از عایشه می پرسد که این یادداشت چه معنی ای دارد و عایشه از جواب دادن طفره می رود اما سلیم ول کن نیست و با عصبانیت می گوید: «چتو تو گودال تیر خورد و زنده ازش بیرون رفت. کار تو بود نه؟ دشمن خونیمون رو زنده نگه داشتی! »

عایشه با مظلومیت می گوید: «اینطور نیست! اومد اینجا منو گروگان گرفت و تهدیدم کرد! »

سلیم حرف او را باور نمی کند و عایشه می گوید: «من مثل تو نیستم. نمیتونم آدم بکشم. »

سلیم می گوید: «لازم نبود مثل من باشی فقط باید بهم خبر میدادی. » عایشه می گوید: «ترسیدم. بالاخره اگه میمرد به خاطر من بود… هرکس یه جوری انتقام میگیره. به خاطر اینکه کاری که تو میتونی انجام بدی رو من نتونستم، نمیتونی از دستم عصبانی بشی!»

چتو و ماحسون به باشگاهی می روند و سراغ رمزی را می گیرند و وقتی رمزی از آنها می پرسد که که هستند؟

چتو می گوید: «دوستیم! دوست کاری. یه کاری هست که هم تو و هم ما نمیخوایم نصفه بذاریمش. یعنی ما یه دشمن مشترک داریم. »

رمزی می گوید: «پس شما با کوچوالی ها مشکل دارین… من از گودال اومدم بیرون. فکر میکنن من مردم. بذار همینجوری فکر کنن. قصد ندارم خودمو وسط بندازم. » ماحسون می گوید: «ما کنارت باشیم وسط نمیمونی. مخصوصا پشتت باشیم هیچ وقت زمین نمیخوری. »

ادریس همه را در قهوه خانه جمع می کند و می گوید: «درسته که باید بفهمیم پشتشون به کی گرمه، منتهی اول باید بوی خونو از بین ببریم.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 163 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 164 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید.

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *