خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 223

در این مطلب خلاصه قسمت 223 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 223

وکیل برای دیدن اکین به اتاق او می آید و می گوید که کوچوالی ها را بیشتر از این نمی تواند در زندان نگه دارد و باید سریعتر فکری بکنند.

آکین می گوید که اگر یک هفته ی دیگر هم انها را بتواند آنجا نگه دارد، همه چیز حل خواهد شد و بعد هم به او میسپارد تا هرچه زودتر ردی از جومالی پیدا بکند.

همان موقع عایشه سراغ آکین می آید و از انجایی که در آشپزخانه ی محله، حرف های زنان کاباره به داملا را شنیده بوده به آکین می گوید که جومالی به پاویون هم سر زده بوده.

آکین لبخندی می زند و همان شب با دوستش به کاباره می رود.

افسون حال خوبی ندارد و به مقبوله می گوید: «یاماچ اومده بود سراغم و بهم گفت که اون بابامو نکشته. اگه واقعا راست بگه چی؟ » مقبوله کمی با تاسف به فکر فرو می رود و بعد می گوید: «میدونستم نباید این کارو به تو بسپارم. یادم رفته بود چقدر صاف و ساده ای! درست مثل پدرت. »

وارتلو وارد اتاق جدیدش در زندان جدید می شود و کسی به اسم امره در اتاق از دیدن او خوشحال می شود و می گوید: «داداش بالاخره اومدی. من به مامان سلطان خبرارو رسونده بودم. » وارتلو بدون این که توجهی به او نشان بدهد روی تختش می نشیند.

بالاخره بعد از چند روز یاماچ به هوش می آید و جومالی برایش تعریف می کند که او هم نمیداند چطور و از کجا یاماچ جلوی در خانه اش زخمی پیدا شده است.

یاماچ وقتی متوجه می شود چند روزی است که بیهوش انجا بوده، به یاد می آورد که باید افسون را میکشته و کار نیمه تمامی دارد. جومالی هم با یادآوری یاماچ به یاد می آورد قرار بوده تا شخصی به اسم مرتضی را هرچه زودتر پیدا بکند…

کمی بعد جومالی از یاماچ می خواهد تا به محله برگردد و محافظت خانه و محله را به عهده بگیرد چون وضعیت او که مشخص است و نمی تواند راحت به زندگی اش در محله ادامه بدهد و فقط برای این که انتقام ادریس را از مسببانش بگیرد از زندان فرار کرده است. یاماچ با ناراحتی زیرلب می گوید: «من نتونستم زنمو نجات بدم. حتی نتونستم آکشین و علیچورم نجات بدم. من نتونستم بابامو نجات بدم و تو ازم میخوای برگردم محله؟ » و حمله ی عصبی به او دست می دهد.

جومالی سر او فریاد می زند: «یاماچ تو نمیتونی فرار کنی! باید واسی و از خانواده ت محافظت کنی فهمیدی؟ »

یاماچ به سمت جومالی حمله می کند و گلوی او را فشار می دهد تا اینکه به خاطر ضعف جسمی اش زخمش باز می شود و روی زمین می افتد.

جومالی با نگرانی به سمت او که روی زمین افتاده می رود.

جنید به پدر علیچو می گوید که بهتر است روش دیگری برای نزدیک شدن به علیچو پیدا بکنند و اگر روش او با حرف زدن جواب نداد، می توانند طبق خواسته ی رئیس عمل بکنند.

جنید وقتی تاییدیه می گیرد پیش علیچو می رود و با مهربانی از او می خواهد تا با هم به حیاط بروند و قدم بزنند. علیچو کمی می ترسد اما جنید او را مطمئن می کند که اتفاقی نخواهد افتاد.

اتاق وارتلو خالی می شود و لحظه آخر امره خیلی آرام به او می گوید که اگر کار فوری ای داشت می تواند به دستشویی سر بزند.

کمی بعد پنج نفر با چاقو به وارتلو حمله می کنند. وارتلو جلوی آنها را می گیرد و فورا وارد دستشویی می شود و بعد با پیدا کردن چاقو، همه شان را زخمی می کند و با خیال راحت بین آنها می نشیند و چایی می نوشد!

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 222 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 223 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *