خلاصه داستان سریال ترکی گودال قسمت 379

در این مطلب خلاصه قسمت 379 سریال گودال را برای شما عزیزان آماده کردیم ، امیدوارم از مطالعه آن لذت ببرید .

سریال گودال قسمت 199

سریال گودال قسمت 379

جومالی برای این که خانه ی علیچو را بگیرد، به آنجا می رود و صندلی اش را هم با خود می برد و مقابل رستوران می نشیند. صاحب مغازه کلافه زیرلب چیزی می گوید. جومالی عصبانی می شود و به او و کارگرهایش حمله می کند تا این که آدم های عمو جومالی سر میرسند و جومالی را کتک می زنند.
آکین به بهانه ی این که می خواهد در محله کمی قدم بزند از عمو جومالی اجازه می گیرد و پنهانی به سمت گاراژی می رود و همراه پسر بچه ای ماشینی را تعمیر می کند.
افسون کمی آرام شده و به یاماچ می گوید: «اگه ماسال نبود من قوی نبودم. نمیتونستم زنده بمونم. » یاماچ جلو می رود و می گوید: «منم به خاطر شما زنده م. » افسون ناگهان عصبانی می شود و می گوید: «میدونی من چیا کشیدم؟ » یاماچ می گوید: «هرچقدر هم سخت باشه باید زندگی کنی. » افسون با حرص می گوید: «هرگز به من از زندگی نگو! من خیلی بهتر از تو میدونم! » یاماچ کلافه قفل را باز می کند و می گوید: «باشه پس! میتونی آزاد باشی. اما بعدها اگه کارات یا تو باعث بشین به یه تار موی اون دختر آسیبی برسه، چطور میخوای خودت رو ببخشی؟ » افسون فقط به خاطر ماسال برای لحظه ای با نگرانی مکث می کند و عقب می کشد و فورا در قفس را می بندد و گوشه ای کز می کند. بعد هم از یاماچ می خواهد فورا آنجا را قفل کند.
صاحب خانه ی علیچو پیش عمو جومالی می رود و شکایت یاماچ و جومالی را به او می کند. عمو می گوید که خودش این مسئله را حل می کند.
وقتی علیچو همراه اممی منتظر آمدن جومالی هستند، مردی که خانه ی او را گرفته به همراه افراد عمو به او و اممی حمله می کنند و آنها را کتک میزنند و به التماس هایشان توجهی ندارند.
جومالی با سر و صورت زخمی خودش را به خانه می رساند. داملا با ناراحتی زخم های او را پانسمان می کند و می گوید: «حداقل بهم بگو چیکار میخوای بکنی، تا من خودمو دخترمو آماده کنم واسش از قبل. که بدونم قراره زنده بمونی یا نه. » جومالی با دلخوری بلند می شود و می گوید: «جومالی کوچوالی اینیه که هستم؟ من نمیتونم تحمل کنم! اما تو درست میگی بهتره امیدو قطع کنیم! پس من برم سر بازار و میوه مو بفروشم. »
ندیم به عمو جومالی خبر می دهد کسانی که کامیون های حمل موادشان را آن شب منفجر کرده اند، یاماچ و جومالی به همراه متین و مدد و فرهاد بوده اند. به همین خاطر هم عمو افرادش را سراغ فرهاد می فرستد تا حسابی کتکش بزنند و پسر کوچک متین را هم برای چند لحظه می دزدند تا تهدیدش کرده باشند.
عمو جومالی به بازار و سراغ بساط جومالی می رود و کنارش می نشیند و خاطره ای از ادریس تعریف می کند. بعد هم لحنش را جدی می کند و می گوید: «دوره ای که ادریس اینجا رو با اممی و پاشا گرفت گذشته! جلو روت من هستم! اگه دستمو ببوسی که هیچی. اما من بهت یه شناسنامه جدید دادم تا راحت بتونی تو شهر بدون دردسر پلیس بچرخی! بهتره قرارمون یادت نره وگرنه منم خوب بلدم چطور خلافش عمل کنم! به خانواده ت خوب فکر کن و بعد تصمیم بگیر! »

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان  سریال گودال قسمت 379 لذت برده باشید. در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال گودال قسمت 380 مراجعه فرمایید .

برای حمایت از الو سریال لینک این مطلب را برای دوستانتان در تلگرام و یا دیگر شبکه های اجتماعی ارسال نمایید

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *