خلاصه داستان سریال تلخ و شیرین قسمت ۶۳ + زیرنویس و دوبله

سودا و کورای به دیدن اِبرو، خواهر سودا می روند. ولی او حتی اجازه نمی دهد که سودا حرفش را بزند و می گوید: “نمی خواهم قیافه ی نحست را ببینم. ”
شریف در سالن مدرسه در حال تمرین خواستگاری از بیتا خانم با همکاری دانش آموزان است. ندیم باز شیطنتش گل می کند و به جای اینکه روی پلاکاردها بنویسند “بیتا با من ازدواج کن” نوشته اند “با من امتزاج کن” بیتا با دیدن این صحنه با عصبانیت می رود. ولی آقای شریف دست بردار نیست. او انگشتر نامزدی را وسط نان ساندویچ می گذارد تا بیتا موقع خوردن حلقه را پیدا کند ولی قبل از بیتا گربه ساندویچ را می خورد و شریف به خیال اینکه گربه حلقه را قورت داده به دنبال او به پشت بام می رود و آنجا پایش لیز می خورد و به پایین سقوط می کند. بیتا با نگرانی به دیدن او می رود و از اینکه شریف به خاطر او به آن روز افتاده احساساتی می شود و جواب مثبت را به تقاضای ازدواج شریف می دهد.
اونور می خواهد لنگه ی گوشواره ی زینب را برایش بخرد ولی یک نفر زودتر از اونور آن را خریده است و آن یک نفر بوراک است! او برای اینکه اشتباهش را جبران کند برای زینب گوشواره و برای اونور هم گیتار می خرد. ولی اونور به او روی خوش نشان نمی دهد و می گوید: “ما صدقه قبول نمی کنیم‌. ” بوراک می گوید که فقط برای معذرت خواهی این کار را کرده است. زینب از رفتار اونور با بوراک ناراحت می شود و با دلخوری از او جدا می شود.
آسیه به ندیم اصرار می کند که با عابدین صحبت کند و در مورد دوستی خودشان به او بگوید. ندیم هم به سراغ عابدین می رود و به او می گوید آسیه را فراموش کند و با دختر دیگری دوست شود. ولی عابدین می گوید: “اگر آسیه با من دوست نشود، ترک تحصیل می کنم و از این مدرسه می روم. ”
کورای سعی می کند هرطور شده رابطه ی سودا و خواهرش را درست کند. بنابراین به دیدن اِبرو می رود تا او را راضی کند که با سودا صحبت کند. ولی اِبرو لجبازتر از این حرف هاست. بالاخره کورای او را راضی می کند تا باهم قهوه ای بخورند و به او می گوید: “اگر سودا را می شناختی هیچ وقت از او فرار نمی کردی. او دختر خیلی خوبی است. ”
حیات با دوستش درباره ی آقای فلاح صحبت می کند. هنوز گذشته فلاح باعث نگرانی حیات است. او می ترسد حرف های فلاح درمورد جبران گذشته دروغ از آب دربیاید و او همچنان در کار خلاف باشد. یاشین می گوید: “نگران نباش. ما او را امتحان می کنیم و از کارش سر در میاوریم. ”

Gun Ay

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *