خلاصه داستان سریال ترکی سیب ممنوعه قسمت ۱۵۱ + زیرنویس فارسی و دوبله

اندر شوکه شده و میگوید که حتما شاهیکا صبری را خریده است.هالیت و اریم به شدت عصبانی میشوند.اندر سعی دارد آنها را توجیه کند، اما هالیت اندر را بیرون میکند . دم در، اندر از صبری خواهش میکند واقعیت را بگوید، اما صبری از اندر میخواهد که دیگر با او تملس نگیرد.

او بی توجه به التماس های اندر سوار تاکسی شده و میرود . در خانه صبری چند نفر از افراد شاهیکا مادر او را گروگان گرفته اند ، صبری با آنها تماس گرفته و میگوید کاری را که خواسته اند انجام داده است. شاهیکا به اتاق رفته و با آن مرد تماس میگیرد و میگوید مشکل را حل کرده است .

اندر با عصبانیت به خانه رفته و ماجرا را برای جانر تعریف میکند ، او میگوید که مطمئن است کار شاهیکا است، اما هرطور شده این مشکل را حل کرده و صبری را راضی میکند حقیقت را بگوید. اریم به اتاقش رفته و ییعیت سعی دارد او را آرام کند. شاهیکا ییعیت را بیرون آورده و از او میخواهد اریم را تسلی ندهد تا نقشه شان خراب نشود .

در شرکت، کایا میخواهد لیلا را ببیند. لیلا به اتاق کایا میرود. کایا در مورد دانشگاه از او سوال میکند ، لیلا که روز قبل متوجه شده بود که کایا او را دیده است، به دروغ میگوید که او را بدون کارت راه نداده اند. او سپس میگوید خودش در فرصت مناسب به داشگاه خواهد رفت.

کایا شب به یک مراسم که وکلا در آن حضور دارند دعوت شده است‌. او با شاهیکا تماس میگیرد و از او میخواهد همراهش برود. شاهیکا به بهانه کار، دعوت او را رد میکند ، امیر وقتی ماجرا را میفهمد لیلا را به کایا پیشنهاد میکند. کایا پیش لیلا رفته و از او دعوت میکند ، اما او نیز دعوتش را رد میکند‌. امیر میفهمد که لیلا به خاطر نداشتن لباس مناسب دعوت او را رد کرده است. او پیش کایا رفته و ماجرا را میگوید. کایا برای لیلا لباس سفارش میدهد ، امیر میگوید لباس را خودش برای لیلا خریده است.

لیلا خوشحال شده و دعوت کایا را میپذیرد. اندر و جانر به سمت خانه صبری میروند. آنها متوجه میشوند که صبری از آن خانه رفته است و همچنین نه او و نه دکتر معالج اندر جواب تلفن او را نمیدهند. شب هالیت با نارحتی به خانه آمده و شاهیکا متوجه میشود که او در شرکت، یک رقابت کاری را باخته است.

شاهیکا در ظاهر ابراز ناراحتی کرده و او را دلداری میدهد. هالیت به اتاق اریم رفته و با او صحبت میکند و سعی دارد به خاطر اتفاقات اخیر او را آرام کند.کمی بعد متین، وکیل هالیت به خانه آمده و آنها به اتاق کار هالیت میروند تا در مورد مشکل شرکت صحبت کنند‌.

متین میگوید مشخص است که رقیبشان از کاری که قرار است آنها بکنند با خبر بوده است. او میگوید که به کایا شک دارد. هالیت نیز مشکوک شده و از او میخواهد بیشتر تحقیق کند.

بعد از رفتن متین، ییلدیز پیش هالیت آمده و میگوید برای دو روز دیگر وقت زایمان گرفته است. شاهیکا پیش آنها آمده و طبق معمول سعی در خراب کردن ییلدیز دارد. او سپس به اتاقش میرود و تظاهر به ناراحتی میکند.

هالیت دنبال او رفته و شاهیکا از اینکه هالیت گول ییلدیز را میخورد گله میکند. هالیت او را دلداری داده و سپس یک انگشتر بسیار گران بها به او هدیه می‌دهد. شاهیکا خوشحال میشود . لیلا و کایا به مهمانی میروند ، لیلا از کایا میشنود که یکی از اساتیدش در مهمانی حضور دارد. او با شنیدن نام او، میترسد که استادش او را به یاد آورده و هویت اصلیش فاش شود.

مطلب پیشنهادی بعدی : خلاصه سیب ممنوعه قسمت ۱۵۲