خلاصه داستان سریال ترکی استانبول ظالم قسمت 141

همراهان گرامی در این بخش خلاصه سریال استانبول ظالم قسمت 141 را برایتان اماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

استانبول ظالم

استانبول ظالم قسمت 141

دیم و جمره از حرفهای اویا شوکه می شوند.

باشاک داد میزند و از ندیم کمک میخواهد.

ندیم سعی دارد با حرفهایش اویا را متقاعد کند که به حرفها و خواسته های او گوش خواهد داد.

او به اویا نزدیک شده و ناگهان فندک را از او میگیرد و اویا را روی زمین می اندازد.

جمره سریع به دنبال باشاک و بچه رفته و آنها را بیرون می آورد و سوار ماشین می کند.

ندیم نیز بی اهمیت به اویا، سوار ماشین شده و آنها می روند .

اویا از اینکه ندیم باز هم به او اهمیت نداده و او را گول زد، عصبی می شود .

جنک که پیش آگاه است، تصمیم می‌گیرد اعتراف کند که بچه جرن از او بوده است. آگاه از شنیدن این حرف عصبی می شود.

اویا دستگیر می شود و ندیم و جمره نیز به کلاتری می روند تا ماجرا را پیگیری کنند. نادر، دستیار اویا به کلانتری آمده و به ندیم میگوید که تمام این مدت همدست اویا بوده و بخاطر این مسأله عذاب وجدان داشته است.

او حرف اویا را تایید میکند و میگوید که اویا به عمد در بیمارستان بچه را عوض کرده بود.

او میگوید که اویا تصور می‌کرد که بچه برای ندیم است ، اما وقتیکه فهمید بچه از جنک است، تصمیم گرفت او را از طریق باشاک وارد عمارت کند.

در خانه،جیوان پیش سحر آمده و به او میگوید که او و داملا با هم هستند و سحر نمی‌تواند مانع آنها بشود. او از سحر میخواهد که در رابطه آنها سنگ نیندازد و به او میگوید که همه چیز پول و شرایط مالی نیست و اینکه داملا از او وضعیت بهتری دارد، دلیل بر اشتباه بودن این رابطه نیست.

در خانه، باشاک داخل اتاق است و ندیم و جمره به اتاق می روند تا در مورد وضعیت او صحبت کنند. باشاک با پریشانی میگوید که بچه برای اوست و اویا دروغ میگوید‌ .

ندیم و جمره از اتاق بیرون آمده و دنبال راه حلی هستند.

جرن از راه پله حرفهای آنها را می شنود و وقتی می فهمد که آنها از زنده بودن بچه او حرف می زنند، شوکه می شود و پیششان می آید.

او بخاطر شوکه شدن حرف آنها را باور نکرده و با جمره بحث میکند. باشاک در اتاق را قفل کرده و اجازه ورود به کسی نمی‌دهد.

جرن اصرار دارد به اتاق برود ولی بی فایده است.نورتن که از سر و صداها کنجکاو و از شنیدن ماجرا شوکه می شود ، وارد اتاق باشاک می شود تا او را قانع کند ، اما باشاک او را داخل اتاق زندانی کرده و خودش پنهانی از خانه فرار میکند.

وقتی جرن متوجه فرار باشاک می شود، شوکه و عصبی می شود و با دادو بیداد از همه میخواهد که او را پیدا کنند.

جرن از تصور اینکه بچه باشاک برای او باشد و با یادآوری در آغوش کشیدن او، متاثر و منقلب می شود.

نورتن با ناراحتی گریه میکند و باورش نمی شود که باشاک چنین کاری کرده باشد. جرن تصمیم دارد با پلیس تماس بگیرد، اما ندیم جلوی او را میگیرد و میگوید که هر طور شده آنها را پیدا می‌کنند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال استانبول ظالم  قسمت 141 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال استانبول ظالم قسمت 142 مراجعه فرمایید

 

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *