خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بیگناهان قسمت 15

همراهان عزیز در این بخش خلاصه داستان خلاصه داستان سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 15 را برایتان آماده کرده ایم. امیدواریم از مطالعه این بخش لذت ببرید.

سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 1

سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 15

وقتی اینجی از خانه خارج می شود در کوچه با هان روبرو می شود. هان بدون این که اینجی حرفی بزند می گوید: «اینجی من از تو نمیگذرم. به خاطر پدربزرگت به ما نه نگو! فقط ما و احساساتمون مهمه. تورو هرکجای دنیا ببره هم من ازت دست نمیکشم. » اینجی می گوید: «بذار منم حرفمو بزنم هان. پینشهادت هنوز سرجاشه؟ » و لبخند میزند. هان برای لحظه ای جا می خورد و می گوید: «آره. » اینجی می گوید: «جواب منم بله هست. » هان با خوشحالی او را در آغوش می گیرد و دور خودش می چرخاند و می گوید: «الان چیکار کنیم؟ » اینجی می گوید: «فورا تا کسی نفهمیده ازدواج میکنیم. » هان هم قبول می کند و هردو راه می افتند.
اگه پیش پدرش رفته و قصد دارد پیش او بماند و دیگر پیش ممدوح برنگردد. پدرش می گوید: «یه بار دیگه اجازه نمیدم جدامون کنه. بیا خونه من و اینجی رو هم متقاعد کن. » اما اگه می گوید که اینجی او را حذف کرده و به این راحتی ها نیست.
گلبن تمام طول راه را گریه کرده و وقتی به خانه می رسد، سعی می کند به صفیه نفهماند که گریه کرده و فورا صورتش را می شوید. صفیه اما از زخم زبان زدنش دست نمی کشد و می گوید: «رفتی بیرون پریشون شدی. دفعه بعد خواستی بری این روزو یادت بیار! » و بعد وقتی متوجه چشم های قرمز و پف کرده ی گلبن می شود می گوید: «تو گریه کردی؟ هان شرکت نبود نه؟ تورو کاشت؟! الکی امیدوارت کرد نه؟ »
اینجی و هان برای کارهای آزمایش و قبل از عقد می روند تا فردا بتوانند به صورت رسمی ازدواج کنند.
شب که هان به خانه می رود متوجه می شود گلبن ناراحت است و پیشش می رود و می گوید: «قول میدم برات جبرانش کنم. هروقت بیای شرکت همه جارو بهت نشون میدم و میبرمت یه جای خوب ناهار بخوریم. » گلبن با ناراحتی قبول می کند و بعد می گوید: «تبریک میگم داداش. به زودی عروسی هست. » هان برای لحظه ای جا می خورد و می گوید: «تو از کجا میدونی؟ » گلبن می گوید: «شنیدم. اسد داشت با زنه حرف میزد. اما بهم نمیان. اون زنه خیلی پیرتر از اسده! اما از طرفم بهشون تبریک بگو.» هان که جا خورده می پرسد: «گلبن این که تو میخوای بیای شرکت فقط به خاطر کار کردنه؟ شاید از من خجالت میکشی اما خیلی طبیعیه که از یکی خوشت بیاد اما چون اون شخص دوست منه… » گلبن با دستپاچه گی می گوید: «تو اشتباه متوجه شدی! اینطور نیست! » و زیر لحاف می رود.
صبح زود، هان کت و شلوار شیکی می پوشد و از خانه بیرون می رود. اینجی هم لباس سفیدی برمیدارد و پنهانی از خانه بیرون میزند. صفیه رفتن آنها را از پنجره می بیند و به گلبن می گوید: «این دختره داداش مارو بازی میده. نریمان رو مجبور کردم از اینترنت نشونم داد. با پسر دیگه ای عکس داشت! »
وقتی اینجی و اسرا با هم در ماشین هستند ناگهان مادر اسرا به او زنگ میزند و از او می خواهد خودش را برساند چون خاله اش از نرده ها پایین افتاده. اینجی که دلش نمی خواهد دوستش را تنها بگذارد از اسرا می خواهد آدرس را بدهد تا پیش مادرش و خاله اش بروند. وقتی به انجا می رسند، اینجی به هان زنگ میزند تا از او به خاطر امروز معذرت بخواهد که نتوانستند عقد کنند. ناگهان اینجی مقابل خودش هان را می بیند و وقتی به اسرا نگاه می کند و لبخندش را می بیند می فهمد که همه چیز نقشه بوده. هان همه جا را به خاطر عقدشان تزئین کرده و اینجی با خوشحالی او را در آغوش می گیرد. بعد هم لباس سفیدش را به تن می کند و هان انگشتر را به دست اینجی می کند. بعد هم رسما عقد هم می شوند… بعد هم تصمیم می گیرند همان موقع به خانه بروند و به خانواده خبر بدهند که ازدواج کرده اند.
صفیه که یکجا بند نمی شود با عصبانیت به در خانه ی ممدوح می رود و می گوید: «من گفتم نوه تون هرزه ست قبول نکردین! حق با من بود. اون زن داره داداش منو رو نوک انگشتاش میچرخونه در حالی که با پسر دیگه ای هم رابطه داره! باید از اینجا گورتون رو گم کنید و برین! » همه همسایه ها از سر و صدای او بیرون می آیند و ممدوح که خجالت زده شده و از طرفی خیلی عصبانی است به سمت صفیه می رود و فریاد میزند: «زن دیوونه چی از جون ما میخوای ها؟ حرف دهنت رو بفهم! » صفیه عقب عقب می رود و فریاد میزند: «همسایه بشنوین که اینا خرابن! دخترشون هرزه ست. » ممدوح خیلی عصبانی می شود و به سمتش می رود و صفیه برای این که با او برخورد نکند قدم دیگری به عقب برمیدارد که از پله ها می افتد و موقع افتادن نرده را می گیرد و بعد هم کف دستانش به پله های کثیف می خورد و با وحشت برمی گردد و به اینجی و هان که متعجب به او خیره شده اند چشم می دوزد.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال آپارتمان بیگناهان قسمت 15 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه داستان سریال ترکی آپارتمان بیگناهان قسمت 16 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *