خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 164

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 164 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 164

خلیل و میرزا به جرم اعتراف می‌کنند و برگه ها را امضا می‌کنند. وکیل میخواهد مانع آنها بشود، اما فایده ای ندارد. خلیل و میرزا در انتظار نتیجه به سلول برمیگردند.

در سلول زنان، ملک تب کرده و ویلدان نگران اوست. ویلدان اصرار دارد که ملک باید به مسئول زندان درباره بیماری اش توضیح دهد و آزاد بشود. ‌ملک قبول نمیکند.

پدر آسلی با فوندا تماس می‌گیرد و با عصبانیت میگوید که خبر دارد که آسلی پیش او رفته است. فوندا جا میخورد و چنین چیزی را انکار میکند. فوندا متوجه می شود که آلپای به پدر آسلی خبر داده است و از او عصبانی می شود. سپس به پدر آسلی می‌گوید که آسلی از آنجا رفته است.

بانو به خانه میتات می رود تا وسایلش را جمع کند. سیران پشت سر او داخل می رود و اصرار دارد که از آنجا نرود، اما بانو به میتات حق میدهد و می‌گوید که مزاحم آنها شده و این خللی در دوستی آنها پیش نمی آورد. سپس تشکر کرده و وسایلش را جمع میکند و می رود. میتات به خانه آمده و سیران با او سرد برخورد می‌کند.

در خانه دفنه در حال نوشتن درد دل برای عمر است و از اینکه روزهاست خبری از عمر نیامده ، نگران و ناراحت است.

عمر در بیمارستان بستری است و گلشید کنار تخت او نشسته است. عمر چیزی به خاطر نمی آورد. دکتر می‌گوید که بعد از دیدن نتیجه آزمایشات او را به خانه می فرستند.

سیدعلی و جومالی در بازارچه منتظر آمدن وکیل هستند. وکیل آمده و خبر میدهد که خلیل و میرزا جرم را گردن گرفته و کار خود را سخت کرده اند.

آسلی به خانه می رود و فوندا خبر میدهد که پدرش جای او را فهمیده است. آسلی نگران می شود و وقتی می فهمد که آلپای چنین کاری کرده، به شدت عصبانی شده و با دلخوری از خانه بیرون می رود. فوندا نمی‌تواند جلوی رفتن او را بگیرد.

سیدعلی و جومالی به زندان برای ملاقات می روند و بابت کاری که خلیل و میرزا کرده اند، آنها را سرزنش میکنند. خلیل میگوید که به خاطر آزادی ملک و ویلدان این کار را کرده اند و بالاخره همه چیز مشخص خواهد شد.

آلپای به خانه می رود. فوندا با او به خاطر صحبت با پدر آسلی دعوا میکند. آلپای حق به جانب است و می‌گوید که آسلی با وجود هشدارهای او با کرم ارتباط داشته است و حالا باید با پدرش از اینجا برود.

در زندان، ویلدان و ملک را صدا زده و خبر می‌دهند که آزاد شده اند. آنها خوشحال می شوند،اما وقتی می فهمند که خلیل و میرزا جرم را گردن گرفته اند، ناراحت می شوند.

وکیل به ملک می‌گوید که اظهاراتشان برای قاضی ارسال شده و کاری از دست او ساخته نیست و باید منتظر باشند.

کنعان در بازارچه نشسته و با خودش فکر میکند که به خاطر حرمت برادری آلپای، نتوانست فیلمها را به پلیس تحویل بدهد، اما نمی‌داند به خاطر کارهای آلپای باید چه کند. آلپای پیش او می رود.

کمی بعد شاگرد کنعان خبر میدهد که ویلدان و ملک آزاد شده اند. آلپای با خوشحالی به کنعان می‌گوید که به خواسته اش رسیده و دیگر ویلدان آزاد است و لازم نیست ناراحت باشد.

ملک و سیدعلی به خانه می روند. در خانه همه با دیدن ملک خوشحال می شوند و سیدعلی کوچک با خوشحالی مادرش را بغل میکند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 164 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 165 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *