خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 165

همراهان عزیز سلام در این بخش خلاصه داستان سریال ترکی اسم من ملک قسمت 165 را برایتان آماده کرده ایم.

امیدواریم از مطالعه این قسمت لذت ببرید و با دوستانتان به اشتراک بگذارید.

سریال اسم من ملک قسمت 165

ویلدان و جومالی به خانه می روند. زمرد از دیدن ویلدان و آزاد شدن او خوشحال می شود، اما وقتی خبر خلیل را میگیرد و موضوع را می فهمد، ناراحت و پریشان می شود و جومالی سعی دارد او را آرام کند.

در خانه میتات به سیران خبر میدهد که ملک آزاد شده است . آنها سپس دوباره بر سر ماجرای بانو با هم بحث میکنند و سیران با ناراحتی و دلخوری از میتات به اتاق می رود.

آسلی دم خانه سیدعلی می رود. کرم در را باز کرده و با دیدن آسلی جا میخورد. آسلی به او میگوید که برایش مشکلی پیش آمده است. کرم از ملک اجازه گرفته و بیرون می رود.

آنها به پارک می روند و آسلی برای کرم تعریف می‌کند که آلپای، با پدر او تماس گرفته و حالا پدرش میخواهد دنبال او بیاید. او می‌گوید که جایی برای ماندن ندارد. کرم به خاطر آسلی دوباره برای مسابقه فوتبال می رود.

او بعد از برد، از آن مرد میخواهد که پول دو دست بازی بعدی را نیز پیشتر به او بدهد. آن مرد قبول میکند و به کرم تاکید میکند که باید حتما دوباره بیاید و آن دو مسابقه را برنده شود. کرم قبول میکند. او پولها را گرفته و به آسلی میدهد تا برای خودش خانه ای بگیرد.

در خانه جومالی، زمرد با حرص می‌گوید که خلیل بخاطر ویلدان و ملک خودش را گناهکار کرده است. ویلدان از حرف او دلخور می شود و میگوید که آنها از تصمیم خلیل و میرزا خبر نداشته اند.

زمرد می‌گوید که منظور او به ویلدان نیست و در واقع مشکلش با ملک است. او از اینکه مردم تصور کنند خلیل گناهکار است و پشت سرشان حرف بزنند، ناراحت است.

در خانه سیدعلی، ملک از اینکه خلیل و میرزا به خاطر آنها خودشان را به دردسر انداخته اند ناراحت است. سیدعلی او را دلداری داده و می‌گوید که همه چیز درست می شود و حرف و اعتبار آنها به خاطر این مسایل خراب نخواهد شد.

بعد از جدا شدن کنعان و آلپای از یکدیگر، یک ماشین دنبال آلپای آمده و افرادی پیاده می شوند و او را به زور سوار ماشین کرده و می برند.

کرم نیمه شب، پنهانی آسلی را داخل خانه می آورد و به اتاق دفنه می برد. او دفنه را بیدار کرده و توضیح میدهد که امشب جایی ندارد و از دفنه میخواهد که آسلی آنجا بخوابد.

دفنه قبول میکند. کرم می‌گوید که صبح زود قبل از بیدار شدن دیگران، آنها می روند. سپس به اتاق خودش می رود.

فردی که مجسمه عتیقه را به آلپای داده بود، او را به انباری برده و از او میپرسد که مجسمه را چه کار کرده است. او شنیده است که پای پلیس در میان است و نگران خود است .

آلپای ادعا میکند که مجسمه دست خودش است. آن مرد می‌گوید تا زمانی که او حتی مجسمه را نگوید رهایش نمیکند.

صبح، قدریه بیدار شده و به آشپزخانه می رود و به اونزیله لیست خرید سبزیجات میدهد تا غذاهای گیاهی برای محمود بپزد. هنگامی که او از آشپزخانه بیرون می آید، آسلی و کرم را در حال رفتن می بیند.

او شروع به داد و بیداد کرده و همه را بیدار می‌کند تا کرم پاسخگوی آوردن یک دختر به خانه باشد. کرم و آسلی همه چیز را برای ملک و سیدعلی توضیح میدهند. سیدعلی به کرم می‌گوید که کار او از آوردن آسلی درست بوده، اما مشکلات خانوادگی او ربطی به آنها ندارد.

همان لحظه فوندا با آسلی تماس می‌گیرد و ملک جواب میدهد و می‌گوید که آسلی پیش آنهاست. فوندا عصبانی می شود و می‌گوید که آسلی باید همین حالا به خانه برگردد. کرم به ملک می‌گوید که آسلی را به خانه می رساند.

امیدواریم از مطالعه خلاصه داستان سریال اسم من ملک قسمت 165 لذت برده باشید ؛ در صورت تمایل به مطالعه خلاصه قسمت بعد به صفحه خلاصه سریال اسم من ملک قسمت 166 مراجعه فرمایید .

کانال تلگرام الو سریال

برای عضویت در کانال تلگرام ما کلیک کنید

 

نکته خیلی مهم : دوستان عزیز ؛ برای حمایت از ما حتما در کانال تلگرام عضو شوید تا بتوانیم با انگیزه بالا این کار سخت و البته دوست داشتنی رو برای شما ادامه دهیم .

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *